اگر در اولین مواجهه با کتاب جز از کل نوشته استیو تولتز عدد صفحات آن که بالای 600 است نظرتان را جلب میکند، خوب است بدانید به گفته پیمان خاکسار یکی از مترجمان آن، شمارگان صفحات این کتاب در ابتدا بیش از هزار بوده و انتشارات استرالیایی کتاب، استیو تولتز، نویسنده را راضی میکند که قید بیش از 300 صفحه از رمانش را بزند.
پیمان خاکسار درباره این کتاب گفته است: «من اصلاً فکرش را نمیکردم از رمان «جزء از کل» این همه استقبال شود.»
دانستن این نکته البته نباید به شما که عاشق کتاب و مطالعه هستید، اضطرابی وارد کند و نگران بشوید که چیزی از اصل داستان را از دست داده باشید، چرا که «جز از کل» یک رمان شخصیت محور است و اتفاق محور نیست.
به بیان دیگر، هرچند که پیشامدهای ریز و درشت بسیاری دارد اما شما در حال خواندن روایت یک زندگی طولانی هستید و راوی اهل واکاوی همه چیز و صحبت کردن از جزئیات است و احتمالاً آن چند صد صفحه حذف شده توسط ناشر که به تبع هرگز به فارسی هم ترجمه نشده، درباره چند مورد از احساسات راوی درباره چند موضوع خاص یا حتی معمولی است که گاهی میزان آن بیش از حد هم میشود اما به شکل عجیبی خواننده را عصبی و کسل نمیکند.
در این مطلب در مورد کتاب جز از کل نوشته استیو تولتز و ترجمه پیمان خاکسار از نشر چشمه صحبت میکنیم. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
درباره استیو تولتز نویسنده کتاب جز از کل
تولتز با اینکه با «جز از کل» اولین تجربه رمان نویسی را پشت سر میگذاشته اما بسیار موفق عمل کرده و حتی به زعم بسیاری از بزرگان ادبیات معاصر یکی از بهترین آغازها را برای رمانش ترتیب داده است: «هیچوقت نمیشنوید ورزشکاری در حادثهای فجیع حس بویاییاش را از دست بدهد.
اگر کائنات تصمیم بگیرد درسی دردناک به ما انسانها بدهد، که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آیندهمان نخورد، مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش. درس من؟ من آزادیام را از دست دادم».
معرفی کتاب جز از کل نوشته استیو تولتز
مردی که درباره زندگی پدر و عمویش و البته خیلی از شخصیتهای دیگر زندگیش ناگفتههای بسیاری دارد و البته سخاوتمندانه آنها را با ما در میان میگذارد. دو برادر معرفی شده در کتاب، خیلی با هم فرق دارند اما مثل اغلب کتابها و فیلمهای شخصیت محور جهان شما با شخصیت مردم آزار و منفی داستان ارتباط برقرار میکنید، دوستش میدارید و حتی گاهی ممکن است به او حق هم بدهید.
در خلال ماجراها، شاهد اظهارنظرهای برادرزاده او یعنی راوی هم هستید که اغلب فیلسوفانه است که به زبان خیلی ساده و همه فهمی بیان شده است، گاهی هم البته جملات مثل پتکی بر سر شما میخورد، مثل وقتی که در کتاب میخوانید : «آدمهای رمانتیک قد خر شعور ندارند.
هیچچیز جالب و خوبی در عشق یکطرفه وجود ندارد. به نظرم کثافت است، کثافت مطلق. عشق به کسی که پاسخ احساساتت را نمیدهد ممکن است در کتابها هیجانانگیز باشد ولی در واقعیت به شکل غیر قابل تحملی خستهکننده است.»
چرا استیو تولتز نام کتاب را جز از کل گذاشته است
فکر میکنید چرا نام کتاب «جز از کل» است؟
چون بیشتر درباره مرگ است و مرگ، جزئی از زندگیست. البته این تنها یک دلیل است و برای پاسخ به این سوال میتوان باز هم به گفتهی خاکسار، مترجم کتاب رجوع کرد که میگوید از هر صفحه کتاب میتوان پاراگرافی برداشت و جداگانه به کسی منتقل کرد، به نحوی که او کاملاً حظ ببرد.
دلیل این اتفاق این است که راوی برای هر آدم یا هر رخداد، فلسفهای دارد و آن را هم به بیانی شیوا و دوست داشتنی منتقل میکند. در واقع، مارتین و جسپر، پدر و پسری هستند که دنیای کتاب ما را با آنها همراه میکند و از جایی به بعد عمو تری دین هم میآید که دنیایی از شگفتیهاست. کتاب نمیگذارد شما خسته شوید و تنهایش بگذارید.
تولتز پنج سال از عمرش را برای نوشتن کتاب جز از کل صرف کرده و به گفته خودش برای پول در آوردن راهی به جز نوشتن نمیشناخته است. فضای رمان در استرالیا میگذرد و از آنجا که این کشور در زمانی مهاجرپذیرترین نقطه جهان از ایران بود، برای گرامی داشتن حق نان و نمک هم که شده، این اثر را در اولویتهای خرید کتاب خودتان قرار بدهید!