معرفی نویسنده

درباره آلبر کامو، مردی که زیاد می‌دانست و کم زیست!

درباره آلبر کامو

آلبر کامو، یکی از مشاهیر کشور فرانسه به حساب می‌آید، هر چند که در الجزایر (مستعمره‌ی فرانسه) متولد شد. او در عمر کوتاه 47 ساله‌اش، خود را به عنوان یک نویسنده رمان، نمایشنامه‌نویس و فیلسوف به جهان شناساند و شاید امروز که بیش از نیم قرن از مرگ او می‌گذرد، جز علاقمندان به ادبیات، کسی نداند که کامو عاشق فوتبال هم بود و حتی در جایی عنوان کرد که این ورزش از جادوی تئاتر هم برایش جذاب‌تر بوده.

بیماری سل این فرصت را از او دریغ کرد و نگذاشت که یک فوتبالیست و دروازه‌بان باقی بماند. آنچه امروزه با نام کامو به یاد آورده می‌شود، رمان مشهور «بیگانه» و یک مقاله مهم به نام «افسانه سیزیف» (درباره پوچ‌گرا بودن جهان) است.

 

درباره نوبل آلبر کامو

وجدان بشری همیشه دغدغه کامو بود. حتی در سال ۱۹۵۷ به خاطر مجموعه آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد برنده جایزه نوبل ادبیات شد. او در این زمان فقط 44 سال داشت و بعد از رودیارد کیپلینگ جوان‌ترین برنده جایزه نوبل و همچنین نخستین نویسنده زاده قاره آفریقا است که این عنوان را کسب کرده‌است. کابو یک رکورد دیگر هم دارد که البته غم‌انگیز است، او در بین برندگان نوبل ادبیات، کمترین طول عمر را دارد و دو سال پس از بردن جایزه نوبل در یک سانحه تصادف درگذشت.

جالب است بدانید گروهی مرگ او را نوعی ترور از طرف کومونیست‌های شوروی سابق به حساب می‌آورند؛ چرا که وقتی بوریس پاسترناک نویسنده‌ی روسی برنده جایزه نوبل شده بود و به این دلیل که رمان او محتوایی ضدکومونیستی داشت، توسط مقامات کشورش از گرفتن این جایزه منع شده بود، کامو کسی بود که نامه‌ای سرگشاده نوشت و به وضوح از این همکار غیرهمزبان و غیرهموطن خود دفاع کرد و از این رو، خشم خروشچف (رهبر وقت شوروی) را برانگیخته بود؛ البته این موضوع هیچوقت به طور رسمی تأیید نشده است.

 

یک انسان با دُز بالای انسانیت

کامو یک فعال اجتماعی بود و عملکرد او صرفا به پشت میز نویسندگی‌اش محدود نمی‌شد. او در سال ۱۹۴۹ پس از آنکه از جنبش «شهروند جهانی» گری دیویس جدا شد یک اتحادیهٴ بین‌المللی را تأسیس کرد که آندره بروتون (نویسنده و نظریه پرداز) نیز یکی از اعضای آن بود. شکل‌گیری این گروه، به گفته خود کامو، بر اساس «محکوم کردن هر دو ایدئولوژی شکل گرفته در آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی» بود.

کامو همچنین در ۱۹۳۵ در جنبش ضد فاشیستی آمستردام پله‌یل (که هانری باربوس و رومن رولان بنیاد گذاشته بودند) به مبارزه پرداخت. اگر به دقت مسیر حرکت کامو را دنبال کنیم می‌بینیم او هرگز عقیده را بالاتر از انسان ارزیابی نکرده است و چنین نگرشی عاقبت منجر به اخراج او از حزب کمونیست هم شد. او به دشمنی علنی حزب کمونیست با جنبش ملی‌گرای مصالی حاج، ستاره  شمال آفریقا که تحت پیگرد فرمانداری کل بود، اعتراض کرده بود.

 

معرفی کتاب دنیای سوفی در مجله نشانک

 

آلبر کامو حتی با دوست و همکار خود هم رودروایسی نداشت و با انتشار کتاب «تهوع» ژان پل سارتر، چنین نقدی بر آن نوشت: «قهرمان آقای سارتر، به جای آنکه بر عظمت برخی دلایل نا امید بودنش تکیه ورزد، به آنچه در انسان نفرت او را بر می‌انگیزاند اصرار می‌کند، پس شاید به مفهوم واقعی اضطرابش آگاه نیست.»

 

دیگر کتابهای کامو

اگر قصد دارید آلبر کامو را بیشتر بشناسید، به غیر از «بیگانه» نمایشنامه «کالیگولا» را که چند بار در ایران هم روی صحنه رفته بخوانید و رمان‌های «طاعون»، «سقوط»، «مرگ خوش» و «آدم اول» را هم فراموش نکنید. اغلب کتاب‌های او به زبان فارسی هم ترجمه شده‌اند.

در آخر، تنها نکته مهمی که باید بدانید این است که وقتی کامو در 1960 جان باخت، در حال نوشت «آدم اول» بود و 35 سال بعد این رمان، که معتقد بود مهم‌ترین اثرش خواهد شد به چاپ رسید، در حالی که هنوز نیمه‌تمام باقی مانده بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *