معرفی نویسنده

معرفی نغمه ثمینی – زنی که شهرزاد را قصه‌گو کرد

درباره نغمه ثمینی

برای معرفی نغمه ثمینی دیگر دیر شده چون حالا دیگر همه او را می‌شناسند، حتی کسانی که میانه‌ی زیادی با سینما و تئاتر یا ادبیات ندارند. سریال «شهرزاد» تا مدت‌ها در حافظه تاریخی این مردم باقی خواهد ماند و آنها خوب به خاطر می‌آورند که نام چه کسی در کنار حسن فتحی به عنوان نویسنده اثر قید شده بود؛ نغمه ثمینی … اما این سریال سه فصلی، تنها یکی از نقاط درخشان کارنامه این بانوی هنرمند است.

 

معرفی نغمه ثمینی ؛ متولد بهار

نغمه ثمینی در نیمه‌ی خرداد سال 1352 در تهران متولد شد و عناوین فیلمنامه‌نویس، نمایشنامه‌نویس، منتقد سینما، روزنامه‌نگار، استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی در شناسنامه حرفه‌ای او به ثبت رسیده است.

خانم ثمینی کارشناس ادبیات نمایشی، کارشناس ارشد سینما از دانشگاه تهران و دارای مدرک دکترای پژوهش هنر از دانشگاه تربیت مدرس است. موضوع پایان‌نامه او تجزیه و تحلیل ظهور کهن نمونه‌ها و اساطیر در ادبیات نمایشی ایران (از آغاز تا انقلاب اسلامی) بوده است.

 

عاشق افسانه‌ها و اساطیر

نغمه ثمینی کار فرهنگی و هنری خود را با نقد فیلم آغاز می‌کند. در ادامه با نغمه ثمینی نمایشنامه نویس مواجه می شویم. فعالیت های پژوهشی او نیز بخشی دیگر از کارنامه کاری‌اش را تشکیل می‌دهد که از آن جمله می توان به کتاب «عشق و شعبده» اشاره کرد که به بررسی داستان های هزار و یک شب می پردازد.

 

معرفی کتاب روز دیگر شورا

 

همچنین او مدتی را هم درباره حضور اساطیر در نمایشنامه های ایرانی پژوهش کرده است. «اگر رومئو چند لحظه دیرتر می رسید» اولین نمایشنامه خانم ثمینی بود که در سال ۷۲ در جشنواره دانشجویی اجرا شد. این نمایشنامه یک پارودی براساس رومئو و ژولیت شکسپیر بود و بعد از آن نمایشنامه‌ای مثل «تابوت ساز خیابان ۴۵» را نوشت که کاری جدی و تلخ است. «وصیتنامه» هم یک اقتباس ساده از یک داستان کوتاه غربی بود که در جشنواره بانوان سال ۷۴ اجرا شد.

 

ریشه در دل کتاب‌ها

یکی از نمایشنامه‌های موفق نغمه ثمینی «سه جلسه تراپی» نام دارد و از دل یک داستان کوتاه بیرون آمده است. خود نویسنده درباره آن توضیح داده است: «نوروز یک سال، دوستی کتابی از هاراکی موراکامی را به من هدیه داد. کتاب را همراهم به مسافرت بردم و در یک شب تنهای بارانی که آن را ورق می‌زدم به داستان «میمون شیناگاوا» رسیدم. داستان‌های کوتاه این نویسنده را بسیار دوست دارم، چرا که به نظرم رمان‌هایش، بسط یافته داستان‌های کوتاه او هستند.

 

داستان کوتاه چه بخوانیم؟

 

بعد از خواندن داستان در آمیزه‌ای از ترس، حیرت و هیجان گیر کرده بودم و فکر کردم چقدر این ایده درخشان است که یک نفر نام خود را گم کند و یک میمون آن را دزدیده باشد. فقط همین بود. بعد طبق عادت همیشه ام فکر کردم اگر این داستان بخواهد تبدیل به نمایشنامه بشود، چه می‌شود و چقدر هیجان انگیز است که یکی بیاد بگوید: «سلام قربان من میمونم» و دومین دیالوگ این بود که «بهت نمی‌یاد میمون باشی!» و او جواب بدهد: «انتظار نداشتی که من با آن پوزه بزرگ و دمی که به زحمت تو شلوارم قایم کردم در مقابل شما ظاهر بشم؟ طبیعتاً با یه ظاهر مناسب جلوی شما می‌آمدم.» این ایده ها برایم  مشخص می‌کرد این نمایشنامه ارزش پرداختن دارد، بنابراین شروع به نوشتن آن کردم.»

 

هر نمایشنامه ؛ یک سفر

نغمه ثمینی درباره اینکه به هر اثر نمایشی خود چگونه نگاه می‌کند گفته است: « هر نمایشنامه برای من عین یک سفر است و هر وقت وارد فضای یک نمایشنامه می‌شوم انگار وارد یک جهان جدید می‌شوم و طبیعتا هر کسی دوست دارد جهان‌های متفاوتی را تجربه کند. البته در دوره‌های ابتدایی کارم این تحلیل خیلی مدنظرم نبود و بیشتر به دنبال این بودم مسیرهای متفاوتی را طی کنم تا به راه درست برسم.

مثلاً اصرار داشتم نمایشنامه‌ای رئالیستی بنویسم که حاصلش شد «شب مویه ها» یا یک نمایشنامه خیلی فانتزی مثل «خاله ادیسه» تا ببینم کجا بیشتر احساس خلاقیت می‌کنم و کجا می‌تواند برای من بستر حقیقی نوشتن باشد. »

او در جای دیگری بیان داشته: «هر نمایشنامه یک موجود است که قلق خودش را دارد یعنی یکی راحت به وجود می آید، دیگری سخت به دنیا می‌آید و یکی هم اصلا به دنیا نمی‌آید و در همان ابتدا می‌میرد یا دیگری جهش‌های عجیبی دارد. من در موقعیتی نیستم که تصمیم بگیرم متنی را به یک شیوه خاص بنویسم. وقتی متنی شروع می شود، نمی دانم در ادامه آن چه اتفاقی قرار است بیفتد.

 

درباره نغمه ثمینی

مدیون تماشاگر ؛ نظر ثمینی

نغمه ثمینی از آن دست نویسندگانی است که به اقتباس علاقمند است و نظرات جالبی هم در مورد آن دارد. از نگاه این بانوی نویسنده وفاداری در اقتباس فضیلت نیست، چون تو به نویسنده کتابی که از آن اقتباس می‌کنی مدیون نیستی، به تماشاگری مدیونی که می‌خواهد کار تو را ببیند، برای تماشاگر مهم نیست آن را از کجا آورده‌اید، او می‌خواهد یک کار خوب ببیند. اقتباس خوب باید تمام مولفه‌های تئاتر خوب را داشته باشد.

 

داستان کوتاه ، چه بخوانیم ؟

 

او همچنین در جای دیگری تأکید داشته است فرمول «هزار و یک شب» در فیلمنامه‌نویسی همیشه جواب می‌دهد، آن هم برای سینمایی که نویسنده مجبور است به خواسته‌های افراد دیگر وقع بنهد و اینگونه نیست که مثل نمایشنامه، اثرش تماما متعلق به خود او باشد.

 

نغمه یک معلم نویسنده

نغمه ثمینی درس دادن و نوشتن را دو کاری می‌داند که هیچ وقت از او جدا نخواهند شد.

خود او توصیف جالبی درباره این موضوع دارد: « من از 18 سالگی درس می‌دادم، در واقع قبل از نمایشنامه نویسی درس می‌دادم. اتفاق عجیب آنست که انرژی خیلی کارها در من تحلیل رفته است به جز دو کار، نمایشنامه نویسی و درس دادن. درس دادن کمک می‌کند زمان را احساس نکنم و گره های ذهنی‌ام را برای نمایشنامه‌هایم باز کنم. همچنین مفهوم تعهد وجود دارد، اینکه چقدر خوب است ما هم نقش خود را در ساخت این نسل داشته باشیم. »

جالب است بدانید او حتی مشتاق است به کسانی که صرفاً احساس می‌کند استعداد اندکی در نوشتن دارند درس بدهد تا شاید مسیری در دنیای هنر به روی آنها باز بشود، کما اینکه در موسسه‌ی فرهنگی «پرسش» دانش‌آموختگان رشته ادبیات نمایشی در کنار دیگر علاقه‌مندان غیرمرتبط پای درس او نشستند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *