نویسندگی شبیه پرتاب بطری به اقیانوس است. شما پیامی را درونش میگذارید، اما هیچگاه نمیدانید چه کسی و کِی آن را خواهد یافت. اما یک تفاوت بزرگ وجود دارد: این بطری را میتوانید با ابزارهایی پرکنید که احتمال رسیدنش به ساحل را هزار برابر میکند.
کتابهای آموزشی و الهامبخش، همان ابزارهای نامرئی هستند که به شما یاد میدهند چگونه پیامتان را شفاف، جذاب و ماندگار بسازید. چه تازه کارتان را با اولین داستان کوتاه شروع کرده باشید، چه سالهاست که رمان مینویسید، این کتابها مثل همکارانی دلسوز، همیشه کنارتان خواهند بود تا راه را نشان دهند، اشتباهات را اصلاح کنند و در لحظات ناامیدی، مشعلی برای ادامه دادن باشند.
نویسندگان بزرگ، پیش از هرچیز خوانندگان حریصی هستند. آنها نه تنها برای یادگیری تکنیکها، بلکه برای کشفِ «صدای منحصربهفرد» خودشان کتاب میخوانند. تصور نکنید مطالعه کردن وقتِ نوشتن را میدزدد. برعکس، مثل کودکی است که به نهالِ ایدههایتان آب میدهد و آن را به درختانی تنومند تبدیل میکند. در این مقاله، با هم سفری خواهیم داشت به دنیای کتابهایی که هر نویسندهای—از مبتدی تا حرفهای—باید حداقل یک بار در زندگیاش آنها را ورق بزند.
«عناصر سبک نگارش» اثر ویلیام استرانک جونیور و ای.بی. وایت
این کتاب کوچک اما قدرتمند، به اندازهی یک فنجان اسپرسو تاثیرگذار است. استرانک و وایت با شفافیت مثالزدنی، قواعد پایهای نگارش—از جملهبندی تا انتخاب واژهها—را آموزش میدهند. اگر گاهی احساس میکنید جملاتتان سنگین یا نامفهوم است، این کتاب مثل یک جراح متبهر، غلطهایتان را بدون درد درمان میکند.
«داستان نویسی به روایت پرندگان» اثر اورهان پاموک
پاموک، برنده نوبل ادبیات، در این کتاب به جای درس دادن خشک، داستاننویسی را با روایتی شاعرانه و شخصی توضیح میدهد. او از تجربههای خودش میگوید: از شکستها، بازنویسیهای بیپایان و لحظههایی که شخصیتهای داستانش زنده شدند. خواندن این کتاب مثل نشستن کنار آتش با یک راوی خوشصحبت است؛ هم گرمتان میکند، هم چشماندازهایی جدید نشانتان میدهد.
«در باب نوشتن» اثر استیون کینگ
اگر فکر میکنید استیون کینگ فقط نویسندهٔ وحشت است، این کتاب نظرتان را تغییر خواهد داد. او در این اثر نیمهخاطرهنویسی، نیمهآموزشی، از کودکی پر فرازونشیب خود میگوید؛ از تصادف وحشتناکی که نزدیک بود جانش را بگیرد تا روزهایی که آثارش بارها رد میشدند. اما نکتهٔ جذاب اینجاست: کینگ مثل یک مربیِ سختگیر اما مهربان، مستقیم به شما میگوید: «اگر وقت ندارید بخوانید، وقت ندارید بنویسید. همین حالا شروع کنید.»
حتی اگر با ژانر کینگ میانهای ندارید، توصیههای عملی او—مثلاً حذف قیدهای اضافه یا اهمیت ویرایش—مثل یک جعبه ابزارِ همیشه کاربردی است. جملاتش آنقدر صادقانه است که گویی کنارتان نشسته و با چای داغ و سیگاری شکسته (.) از رازهای نویسندگی میگوید.
«پرنده به پرنده» اثر آن لاموت
عنوان این کتاب از توصیهی پدر آن لاموت به برادرش گرفته شده؛ وقتی او برای پروژهٔ مدرسهاش دربارهٔ پرندگان درمانده بود، پدر گفت: «فقط پرنده به پرنده پیش برو». لاموت از همین اصل ساده استفاده میکند تا به نویسندگان یاد دهد چگونه با ترس از صفحهٔ سفید مقابله کنند. او اعتراف میکند که اولین پیشنویسهایش همیشه «مزخرف» است و این کاملاً طبیعی است.
طنزِ گزنده و صداقت بیپردهٔ لاموت، این کتاب را به داروی ضداسترس تبدیل کرده. مثلاً وقتی میگوید «حسادت به نویسندگان دیگر، مثل خوردن کیک تولد دیگران است—شما را چاق میکند، اما سیر نمیکند.» یا وقتی از اهمیت «نوشتنِ پیشنویسِ کوتاه» میگوید، انگار دستتان را میگیرد و از باتلاقِ کمالگرایی نجاتتان میدهد.
«خودت را به نوشتن عادت بده» اثر جولیا کامرون
کامرون در این کتاب، مفهوم «صفحات صبحگاهی» را معرفی میکند؛ سه صفحه نوشتنِ هرروزه و بدون سانسور که مثل ورزش صبحگاهی برای ذهن شما عمل میکند. این تمرین—که بسیاری از نویسندگان معترفند زندگیشان را تغییر داده—به شما میآموزد چگونه منتقد درونیتان را ساکت کنید و اجازه دهید ایدهها آزادانه جریان یابند.
اما مراقب باشید. این کتاب ممکن است اعتیادآور باشد. دانشجویانم همیشه میگویند پس از چند هفته اجرای صفحات صبحگاهی، دیگر نمیتوانند بدون آن روزشان را شروع کنند. کامرون با ترکیبی از تمرینهای عملی و داستانهای شخصی، اثبات میکند که نوشتن نه یک استعداد ذاتی، بلکه یک عادت قابل پرورش است.
«راهِ نویسنده» اثر ری برادبری
برادبری، خالق آثار جاودانهای مثل «۴۵۱ فارنهایت»، در این کتاب نشان میدهد که چطور نویسندگی را با «شور کودکانه» ترکیب کنید. او از شما نمیخواهد نقشهٔ داستان بکشید یا شخصیتپردازی کنید؛ بلکه توصیه میکند «دویدن را شروع کنید و ببینید کجا میرسید.». فصلهای کوتاه و پرانرژی این کتاب، پر است از جملات قصاری مثل: «نوشتن، راه فرار از زندگی نیست، راه غرق شدن در آن است».
نکتهٔ جذاب دیگر، تاکید برادبری بر «لیستسازی کلمات» است. او معتقد بود با نوشتن کلماتی که به طور ناخودآگاه به ذهن میآیند، میتوان داستانها را مثل دانههای برف پرورش داد. این کتاب، یک جعبه اسباببازی برای نویسندگان است؛ پر از ابزارهایی که یادآوری میکنند نوشتن باید قبل از هرچیز، سرگرمکننده باشد.
«بهترین راه نوشتن» اثر پیتر البو
پیتر البو در این کتاب روی مهمترین اصل نویسندگی تأکید میکند: نوشتن باید طبیعی و روان باشد. او معتقد است که بسیاری از نویسندگان، بهخصوص نویسندگان تازهکار، بیش از حد درگیر قوانین و اصول خشک میشوند و همین باعث میشود که نوشتههایشان بیروح و مکانیکی به نظر برسد. در این کتاب، البو روشهایی را آموزش میدهد که نویسندگان بتوانند بدون ترس، آزادانه و با جریان ذهنی طبیعی بنویسند.
یکی از بخشهای جذاب این کتاب، تکنیکهایی برای رهایی از «بلوک نویسندگی» است. البو توصیه میکند که بهجای وسواس روی اولین پیشنویس، فقط بنویسید و بعداً برای ویرایش وقت بگذارید. او همچنین تمرینهایی ارائه میدهد که کمک میکند ذهن نویسنده از فشار و اضطراب رها شود و بهراحتی جریان نوشتن را آغاز کند. اگر میخواهید از نوشتن لذت ببرید و بدون استرس بنویسید، این کتاب گزینهای عالی است.
«هنر ویرایش» اثر هلن کرنربرایننت و کاترین لپورث
این کتاب برای کسانی است که فکر میکنند ویرایش فقط مربوط به غلطهای املایی است. نویسندگان با مثالهای ملموس نشان میدهند که چگونه ساختار جملات، ریتم متن و حتی انتخاب یک کلمهٔ ساده میتواند تأثیر داستان را زیرورو کند. مثلاً توضیح میدهند چرا حذف یک پاراگرافِ عالی اما نامرتبط، مثل بریدن شاخههای اضافهٔ یک درخت است—به رشد بهتر باقی شاخهها کمک میکند.
نکتهٔ جذاب دیگر، تمرینهای عملی کتاب است. مثلاً از شما میخواهند یک صفحه از نوشتهتان را با قرمز کردنِ هر کلمهٔ غیرضروری ویرایش کنید. دانشجویانم همیشه بعد از این تمرین میگویند: «حالا فهمیدم چرا نوشتههای قدیمیام اینقدر پر از زوائد بود.»
«هنر داستان» اثر جان گاردنر
گاردنر در این کتاب به یکی از سختترین بخشهای نویسندگی میپردازد: تفاوت بین «نوشتنِ خوب» و «نوشتنِ تاثیرگذار». او با تحلیل داستانهای کلاسیک و معاصر، نشان میدهد که چگونه میتوان با تغییر زاویهٔ دید یا تنظیم ریتم جملات، حس و حالِ متن را کاملاً دگرگون کرد.
اما مراقب باشید—این کتاب کمی چالشبرانگیز است. گاردنر گاهی آنقدر صریح صحبت میکند که ممکن است حس کنید دارد مستقیم به شما میگوید: «این جملهات را دور بریز.» با این حال، همین صداقت است که این کتاب را به یک راهنمای بیبدیل تبدیل کرده.
«جنگ با مقاومت» اثر استیون پرسفیلد
این کتاب کوچک اما انفجاری، به شما یاد میدهد چگونه با بزرگترین دشمن نویسندگان—«مقاومت درونی»—مبارزه کنید. پرسفیلد توضیح میدهد که چرا به تعویق انداختن نوشتن، ترس از شروع و حتی حسادت به دیگران، همه شکلهایی از همین مقاومت هستند. او با جملاتی کوبنده مثل «نویسنده حرفهای کارش را انجام میدهد، حتی وقتی حالش را ندارد» شما را به چالش میکشد.
طنز تلخ کتاب در این است که پرسفیلد اعتراف میکند خودش سالها تسلیم مقاومت بود—تا اینکه فهمید نوشتن یک «جنگ» است، نه یک «تفریح». این کتاب مثل یک مربی نظامی است که با فریادهای انگیزشی شما را از رختخواب بیرون میکشد و پشت میز نوشتن مینشاند.
«واژهها و جملات جادویی» اثر گری پراووست
اگر میخواهید یاد بگیرید که چگونه میتوان با استفاده از کلمات، نثری روان، جذاب و تأثیرگذار نوشت، این کتاب یک منبع عالی برای شماست. گری پراووست در این کتاب به اصولی پرداخته است که باعث میشود نوشتههای شما خواندنیتر و دلنشینتر شوند. او دربارهی آهنگ جملات، ترکیببندی واژهها، انتخاب کلمات مناسب و تأثیر روانی متن بر خواننده صحبت میکند.
یکی از جذابترین بخشهای این کتاب، مثالهایی است که پراووست از جملات خستهکننده و جملات زنده و پرانرژی ارائه میدهد. او نشان میدهد که چگونه میتوان با تغییر ریتم و تنوع در جملهبندی، متنی نوشت که خواننده را به خود جذب کند. اگر دوست دارید نوشتههایتان از نظر سبکی و موسیقی کلمات ارتقا پیدا کند، این کتاب یکی از بهترین انتخابها خواهد بود.
«جادوی بزرگ خلاقیت» اثر الیزابت گیلبرت
گیلبرت، نویسندهٔ «غذا، دعا، عشق»، در این کتاب ثابت میکند که خلاقیت یک نیروی زنده و مستقل است—مثل موجودی که به دنبال شریک کاری میگردد. او از تجربههای شخصیاش میگوید: چگونه ایدهها به سراغش میآیند، چرا بعضی پروژهها شکست میخورند و چطور باید با ترس از قضاوت دیگران کنار آمد.
نکتهٔ جذاب کتاب، داستانهای واقعی از نویسندگان و هنرمندانی است که با وجود شکستهای مکرر، تسلیم نشدند. گیلبرت با جملهٔ معروف «کاری را انجام بده که عاشقش هستی، حتی اگر دنیا به تو پشت کند» به شما یادآوری میکند که خلاقیت یک انتخاب است، نه یک موهبت خاص.
«اصول داستاننویسی» اثر ادگار آلن پو
ادگار آلن پو، یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان تاریخ ادبیات، در این کتاب دیدگاههای خود را دربارهی داستاننویسی ارائه میدهد. برخلاف بسیاری از منابع مدرن، این کتاب نگاهی کلاسیک به اصول داستاننویسی دارد و کمک میکند تا ساختار، فرم و انسجام در داستانگویی را بهتر درک کنید.
پو بر این باور است که هر داستان باید تأثیر مشخصی بر خواننده بگذارد و نویسنده باید از همان ابتدا بداند که چه حسی را میخواهد منتقل کند. این کتاب برای نویسندگانی مناسب است که میخواهند به اصول بنیادین داستاننویسی مسلط شوند و یاد بگیرند که چگونه میتوان یک داستان را با دقت و ظرافت طراحی کرد. اگر به دنبال یادگیری شیوههای روایی کلاسیک هستید، این کتاب گزینهی بسیار ارزشمندی خواهد بود.
«دزدیدن مثل هنرمندان» اثر آستین کلئون
کلئون در این کتاب با شعار «هیچ چیز اصیلی زیر خورشید وجود ندارد» به شما اجازه میدهد از تأثیرپذیری نترسید. او توضیح میدهد که چگونه نویسندگان بزرگ همیشه از آثار دیگران الهام گرفتهاند—اما با اضافه کردن «صدای منحصربهفرد» خودشان. فصلهایی مثل «از خانه بیرون بزن.» یا «کارتان را رایگان منتشر کنید» پر از توصیههای غیرمنتظره و عملی است.
طنز کتاب در مثالهای سادهاش است: مثلاً میگوید «نوشتن مثل ساخت یک پازل است—اول تکهها را بردارید، بعد آنها را به هم وصل کنید.». این کتاب برای کسانی که در دام تقلید خشک افتادهاند، مثل یک نسخهٔ رهاییبخش عمل میکند.
«زندگی نوشتن» اثر آنی دیلارد
دیلارد در این کتاب خاطرهگونه، از روزمرههای یک نویسنده میگوید—از سکوتِ سحرگاهان تا ناامیدیهای ناگزیر. او توضیح میدهد که چرا نوشتن گاهی شبیه حفاری در تاریکی است و چگونه باید با تنهاییِ این مسیر کنار آمد. جملاتی مثل «نوشتن، راهی است برای عشق ورزیدن به جهان» هستهٔ اصلی کتاب را شکل میدهند.
اما مراقب باشید: این کتاب کمی فلسفی است. دیلارد از شما نمیخواهد تکنیک یاد بگیرید، بلکه دعوت میکند تا «عمق» نوشتن را درک کنید. خواندنش مثل قدم زدن در یک جنگل انبوه است—هم زیباست، هم کمی ترسناک، اما در نهایت چشماندازی جدید به شما میبخشد.
«چگونه یک رمان بنویسیم» اثر جیمز فری
سیاری از نویسندگان ایدههای فوقالعادهای برای نوشتن رمان دارند، اما نمیدانند چگونه آن را بهدرستی اجرا کنند. جیمز ن. فری در این کتاب، گامبهگام توضیح میدهد که چگونه میتوان یک رمان را از مرحلهی ایدهپردازی تا ویرایش نهایی نوشت. او دربارهی موضوعاتی مانند خلق شخصیتهای قوی، طراحی پیرنگ جذاب، ایجاد تعلیق و استفادهی مؤثر از دیالوگها صحبت میکند.
یکی از ویژگیهای برجستهی این کتاب، سبک آموزشی ساده و روان آن است. برخلاف برخی کتابهای آموزشی که پیچیده و تئوریک هستند، جیمز ن. فری مستقیماً به سراغ نکات عملی میرود و به نویسندگان کمک میکند تا رمان خود را با روشی سازمانیافته و حرفهای پیش ببرند. اگر قصد دارید یک رمان بنویسید اما نمیدانید از کجا شروع کنید، این کتاب میتواند راهنمای بسیار خوبی برای شما باشد.
جمع بندی
اگر تا اینجا همراه شدهاید، احتمالاً حالا میدانید که نویسندگی تنها یک مهارت نیست؛ یک شیوهٔ زندگی است. کتابهایی که معرفی شدند، از «عناصر سبک نگارش» تا «زندگی نوشتن»، هرکدام دریچهای به دنیای بیانتهای کلمات باز میکنند. آنها به شما یادآوری میکنند که حتی نویسندگان بزرگ هم روزی روی صفحهٔ سفید خیره میشدند، حتی بهترین آثار ادبی بارها رد شدهاند، و حتی استیون کینگ گاهی مجبور بوده یک پاراگراف را پنجاه بار بازنویسی کند. این کتابها نه قلههای دستنیافتنی، که پلکانهایی هستند که میتوانید قدم به قدم از آنها بالا بروید.
پس بیایید همین امروز یکی از این کتابها را بردارید و شروع کنید. فرقی نمیکند کدام را انتخاب میکنید—مهم این است که دست به عمل بزنید. به قول آن لاموت: «نوشتن مثل یادگیری پیانوست؛ هیچ راهی جز تمرینِ روزانه وجود ندارد». و یادتان نرود: هر جملهای که مینویسید، حتی اگر هرگز منتشر نشود، بخشی از مسیر شما را میسازد. پس قلمتان را بردارید، فنجان قهوه را پر کنید و اجازه دهید کلمات، دنیایتان را—و شاید دنیای دیگران را—دگرگون کنند. نویسندگی، در نهایت، هنرِ تبدیل تنهایی به صدایی است که همه میشنوند.