معرفی کتاب

کتاب محدودیت صفر | راز جدید دکتر ویتالی

درباره کتاب محدودیت صفر

شما فیلم «راز» را دیده‌اید؟ درباره قانون جذب چیزی شنیده‌اید؟ پس احتمالا دکتر جو ویتالی را می‌شناسید.

اگر به شما بگویند او بعد از بازی در فیلم سینمایی «راز» اثر راندا برن، کتاب دیگری نوشته که به محتوای آن حتی بیشتر از قانون جذب هم اعتماد و باور دارد، دلتان نمی‌خواهد درباره آن بیشتر بدانید؟ فرض نشانک این است که این موضوع برای شما جذاب شده باشد. از همین رو، از شما دعوت می‌کنیم این مطلب را دنبال کنید تا بدانید کتاب «محدودیت صفر» چیست و چرا نوشته شده است؟

 

« محدودیت صفر » محدودیت در چه چیز است؟

ماجرای «محدودیت صفر» از جایی شروع می‌شود که دکتر جو ویتالی از زبان دوستش ماجرای جالبی را درباره یک روانشناس عجیب و غریب می‌شنود؛ کسی که بیماران بستری در یک آسایشگاه روانی را بدون تجویز دارو، بدون برگزاری جلسه مشاوره و صرفاً با خواندن پرونده آنها شفا می‌دهد و باعث هر چه خلوت‌تر شدن ناگهانی بیمارستان شده است!

دکتر ویتالی با این انسان عجیب یعنی دکتر ایهالیا کالاهولن ملاقات می‌کند و کتاب «محدودیت صفر» ثمره این معاشرت طولانی‌مدت است که البته به برگزاری چند سمینار هم انجامید.

 

50 رمان عاشقانه معروف خارجی و ایرانی که باید بخوانید !

 

محدویت صفر، در یک کلام، از ما می‌خواهد وجودمان را از هر آنچه که ذهن‌مان را اشغال می‌کند و فرصت زندگی در لحظه حال را زایل می‌کند پاک کنیم و برای این پاکسازی هم یک شیوه خاص را ارائه می‌کند، شیوه‌ای به نام هواپونوپونو، که در توصیف و توضیح آن، اینگونه گفته‌اند: عرفان مردمان هاوایی.

در حقیقت آن محدودیتی که از آن سخن گفته می‌شود، حضور در محدوده‌ی صفر است؛ محدودیتی که نه فکر گذشته‌ای در آن قدرت دارد و نه هراس آینده‌ای. فقط و فقط زمان حال اعتبار دارد و دیگر هیچ.

 

کتاب محدودیت صفر

چهار جمله طلایی « محدودیت صفر »

حتماً شما هم شنیده‌اید چهار جمله طلایی وجود دارد که افرادی که اهل معنویت و مسائل عرفانی هستند، مرتب تکرار می‌کنند: «متأسفم، لطفاً مرا ببخش، متشکرم، دوستت دارم». این جملات، همان اصولی هستند که روش هواپونوپونو پیش روی هوادارانش می‌گذارد و بسیاری از کسانی که آن را تکرار می‌کنند نیز به تأثیراتش پی برده‌اند. شاید شما از خودتان بپرسید ما این جملات را خطاب به چه کسانی می‌گوییم؟ دکتر ویتالی معتقد است مهم نیست مخاطب چه کسی باشد، مهم این است که این جملات را بر زبان بیاوریم. مطابق آموزه‌های این کتاب، پیام این چهار عبارت به صورت خلاصه این است:

  • متأسفم که نسبت به درونیات خود بی‌توجه بودم.
  •  لطفا مرا ببخش که باعث تجربه کردن این شرایط شدم.
  •  سپاسگزارم که مرا از داده‌های درونم که منشأ مشکلاتم هستند، رها می‌کنی.
  • دوستت دارم که خاطرات و احساسات مرا صفر می‌کنی و مرا در لحظه حال و بدون داده و پاک قرار می‌دهی…

 

بخشی از کتاب « محدودیت صفر »

دکتر هولن و دکتر ویتالی، بر اصل پاکسازی تأکید زیادی دارند. آنها معتقدند حتی خاطرات خوش و خوب هم به این علت که ما را از زیستن در لحظه اکنون باز می‌دارند، باید بسیار کمتر از آنچه می‌پنداریم، بها داده شوند.

به کلام ساده‌تر:

هیچ چیز ارزش برای ابد ثبت شدن را ندارد، حتی لحظه‌های خوب؛ چراکه لحظه اکنون، سرآغاز و منبع تکرار همه آن لحظات خوب است، به این شرط که با صد در صد وجودمان آن لحظه را زندگی کنیم. ماندن در وضعیتی که محدودیت صفر می‌نامیم، ما را به جلو پیش می‌راند اما اگر قرار باشد آن را آلوده‌ی گذشته یا آینده کنیم، فرصت دوباره ساختن آن لحظات خوب و از نو لذت بردن را از خودمان می‌گیریم.

بر همین مبنا در پاراگراف مهمی از این کتاب می‌خوانیم:

«ما بازتاب درونیات خود را در جهان خود تجربه می‌کنیم. دکتر هولن، درونیات را که شامل احساسات، خاطرات، باورها و انرژی‌های ما هستند، داده می‌نامد. او بر این باور است که ما فقط برای پاک کردن داده‌ها به این جهان آمده‌ایم و کاری نداریم جز پاک کردن داده‌ها تا به تعادل و هماهنگی برسیم. با پاک کردن داده‌ها، جهان بیرون ما نیز پاک می‌شود. همه مشکلاتی که در دنیای بیرون تجربه می‌کنیم، اعم از مشکلات مالی، ارتباطی، سلامتی و غیره، بیانگر انسدادهای انرژی درونی ما هستند که نیاز به پاک شدن و رها شدن دارند.

 

معرفی 5 کتاب برای کودکان

 

دکتر هولن می‌گوید که فقط دو چیز بر ما حاکم است: خاطره یا الهام. فقط یکی از این دو می‌تواند در درون ما حضور داشته باشد، خاطره یا الهام. برای رسیدن به آرامش درونی باید خاطرات و احساسات منفی و آزاردهنده را پاک و رها کرد تا راه حضور روح الهی یا خدا در درونمان باز گردد. با پاک‌سازی، ما در وضعیت صفر قرار می‌گیریم، جایی که هیچ داده و خاطره‌ای در آن نیست و عشق است و بس».

 

درباره کتاب محدودیت صفر

نویسنده « محدودیت صفر » دقیقا کیست؟

جوزف ویتالی که نامش را جو وایتلی هم نوشته‌اند، نویسنده و معلم معنوی مشهور آمریکایی متولد سال ۱۹۵۳ در ایالت اوهایو است. او دوران کالج را در شهر کنت و در دانشگاه ایالتی کنت گذراند و سپس به‌عنوان کپی رایتر یا نویسنده متون تبلیغاتی در شهر هیوستون در ایالت تگزاس مشغول به کار شد. او از همان دوران نوجوانی به خواندن کتاب علاقه‌ی زیادی داشت و به دنبال راهی برای رسیدن به آرامش روحی بود.

اولین کتابش با نام «ذن و هنر نوشتن» را هم در سال ۱۹۸۴ منتشر کرد.پس از آن او هرچه بیشتر درباره‌ی مسائل معنوی مطالعه کرد و به برگزاری رویدادهای مختلف و سخنرانی در مکان‌های مختلف پرداخت. او در فیلم راز راندا برن ظاهر شد و از آن زمان بود که شهرت زیادی به دست آورد. جو ویتالی کتاب «فاکتور جذب» را در سال ۲۰۰۵ نوشت و دو سال بعد هم محدودیت صفر را منتشر کرد. آخرین کتاب او عبارت پنجم هواوپونوپونو نام دارد.

 

حرف آخر

 اگر دقیق‌تر بنگریم، همه کسانی که آنها را عارف یا درویش می‌نامیم، همه کسانی که آنها را به عنوان افرادی متفاوت و دارای ادراک معنوی و کشف و شهود می‌شناسیم و خلاصه همه کسانی که اجازه نداده‌اند روزمره زندگی اسیرشان کند، یک حرف واحد را به زبان می‌آورند. یعنی ما می‌توانیم در کتب دینی خودمان محتوایی را پیدا کنیم که با کتاب جو ویتالی نه تنها همخوانی دارد، بلکه بسیار مشابه آن است.

مخلص کلام آن که، روح الهی که در این کتاب بسیار از آن صحبت شده، همان خداست و به نظر می‌رسد استفاده از عبارت «روح الهی» نوعی زیرکی بوده باشد، تا کتاب برای آن دسته از مخاطبان ماتریالیست که به سختی می‌توان بر ذهن‌شان نفوذ کرد، جذاب باشد و آن را پس نزنند و دست‌کم یک نوبت بخوانند!

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *