آدمها واقعا به دو دسته تقسیم میشوند؛ آنهایی که مسافرت رفتن را دوست دارند و آدمهایی که مسافرت رفتن را دوست ندارند.
شما از کدام دستهاید؟ از نظر ما که فرقی نمیکند و در هر دو حالت اگر «چای نعنا» را بگیرید دستتان حظ میکنید، اگر یک لیوان چای نعنا هم بگذارید کنارتان که دیگر هیچ!
درباره کتاب منصور ضابطیان
«چای نعنا» نام کتاب جدید منصور ضابطیان است که اگر مخاطب تلویزیون باشید «رادیو هفت» و «رادیو شب» او را به خاطر میآورید که از شبکههای آموزش و شما پخش میشد و ما را با شعر و موسیقی و آرامش و حرفهای خوب به رختخواب میفرستاد.
حالا گمان کنید همان حال و هوا میان کاغذ جمع شده و قرار است ما را به یک سفر ببرد. کجا؟ کشور مراکش، نزدیکترین کشور آفریقایی به اروپا.
منصور ضابطیان که اصلاً کار میکند تا پول در بیاورد و به سفر برود، در یکی از سفرهایش به اسپانیا، همسایه مراکش احساس میکند در اتمسفر بسیار آشنا و البته جذابی قرار گرفته و متوجه میشود این حال و هوای مطبوع از سرزمین همسایه، مغرب (یا مراکش) میآید.
اینچنین میشود که مقصد سفر آینده او مشخص میشود و در بهترین فرصتی که به دست میآورد به آنجا سفر میکند و همچون همیشه، گزارش این گشت و گذار را هم ثبت میکند تا ما امروز «چای نعنا» داشته باشیم و آن را بخوانیم.
لابد میدانید که چای نعنا، محبوبترین نوشیدنی مردم کشور مراکش است.
میخواهید به آفریقا سفر کنید؟
بنابراین اگر شرایط سفر به آفریقا را ندارید، به شهر کتاب نزدیک محل زندگیتان بروید و «چاع نعنا» را بخرید. این کتاب عکس هم دارد و شما انگار که راهنمای سفر به مراکش را خریده باشید، خودتان را در این کشور احساس خواهید کرد؛ چرا که قلم شیوا و روان ضابطیان، نویسنده و روزنامهنگار و برنامهساز، به خوبی بلد است چگونه رگ خواب شما را به دست بیاورد.
ضابطیان در این سفر با شخصی به نام یونس همراه بوده تا مراکش را بهتر بچرخد و در نتیجه کیفیت این سفر تا حدی بوده که امروز یک کتاب امضادار نصیب ما بشود، سفرنامهای مختص خود منصور ضابطیان، با جهانبینی و نگرش خاص خود او. اگر سفرنامههای قبلی او با نامهای «مارک و پولو»، «مارک دو پولو»، «برگ اضافی» و … را خوانده باشید میدانید او چقدر در به کار گیری کلمات برای رساندن معنا و مفهوم ذهنی خود تواناست.
در «چای نعنا» هم چنین اتفاقی رخ داده و شما میتوانید به آداب و رسوم و فرهنگ و زیست اجتماعی بخشی از مردم آفریقا پی ببرید و به خصوص به دلیل مسلماننشین بودن این کشور، احتمال دارد احساس قرابت خاصی با کتاب داشته باشید.
او در این باره نوشته است: «حال غریبىست که چشمت به غروب آفتاب باشد و به سکهى نارنجى خورشید که در قلک دریا فرو مىرود و گوشات به صداى موذن مسجد باشد که الله اکبرش را سر مىدهد. شک ندارم این فضا حال هر آدمى را با هر سطحى از اعتقاد مذهبى دگرگون مىکند… از بس همه چیز یک جور دیگر است.»
منصور ضابطیان بیشتر از آنکه در هنگام سفرهای خارجی به فکر دیدن بناهای تاریخی و … باشد، دوست دارد کوچه پس کوچه را قدم بزند و با مردم شهری که نمیشناسد و در حال آشنایی با آن است، هم صحبت شود و یا به دقت نظارهشان کند و به این ترتیب، به نوعی از آگاهی اجتماعی برسد که با خواندن کتابها و دیدن فیلمها به دست نمیآید. نفس تجربهاندوزی آن لذتی است که منصور ضابطیان به ویژگیهای منحصر به فرد آن پی برده و به نظر میرسد قصد نداشته باشد آن را رها کند.
خلاصه آن که اگر شما اهل مسافرت نیستید باید سفرنامههایی را بخوانید که شناخت درست و دقیقی از شهرها و کشورها به شما بدهد و «چای نعنا» یکی از آنهاست.