تا صحبت از کتاب مناسب برای نوجوانان میشود، همه یاد هری پاتر میافتند یا اگر بخواهند کمی به روزتر و یا اندیشمندانهتر پیشنهاد بدهند، از دنیای سوفی حرف میزنند که نوعی آموزش فلسفه به گروه سنی نوجوان است.
اما واقعیت این است که بسیاری از کتابها وجود دارند که شاید به اندازه آن اثر معروف یوستین گوردر یا شاهکار خانم جی.کی. رولینگ شهرت نداشته باشند اما اثرگذاری خوبی را برای روح نوجوان باعث میشوند. در ادامه به معرفی چند اثر میپردازیم.
رمان مناسب برای نوجوانان در آستانه بلوغ، جایی که عاشق بودیم
اگر بخواهیم خلاصهای از داستان آن را مرور کنیم باید بگوییم: وایلت و فینچ نوجوان در اثر یک حادثه و در یک موقعیت عجیب با هم آشنا میشوند. هرکدام درگیر بحرانهای روحی مانند افسردگی و خودکشی بودهاند که همچنان از آن رها نشدهاند. در ادامه داستان در رابطهای که شکل میدهند بر یکدیگر تاثیر میگذارند.
این داستان یک داستان عاشقانه و هیجانانگیز است که از همان ابتدای کار خواننده را مجذوب خود میکند. مواجههای که هر کدام از این دو نفر با یکدیگر، دیگران، خانواده و مدرسه دارند، دستمایهی ماجراهای کتاب است.
جالب است بدانید این کتاب در سال ۲۰۱۵ در آمریکا منتشر شد و بلافاصله با استقبال چشمگیری مواجه شد. به گفتهی نویسنده رابطهی بین دو شخصیت اصلی کتاب الهام گرفته از رابطهای است که در دوران جوانی داشته و به همین دلیل نوشتن راجع به آن برایش دشوار بوده است.
رمان مناسب برای نوجوانی که یکی از والدینش را از دست داده؛ دختر پرتقالی
پدر جورج، پزشک شریفی بوده که برای مبارزه با بیماری صعب العلاج خویش و زنده ماندن بسیار جنگیده است، اما در نهایت بیماری او را از پای در میآورد. از آنجا که او وقت زیادی برای پدری کردن در حق فرزند خود نداشته، سرانجام تصمیم میگیرد که برای جورج نامهای طولانی بنویسد تا سالها بعد آن را مطالعه کند و درسهای زندگی را به وی بیاموزد.
درباره کتاب « فیلترشکن برای ورود به دهه شصت » | ناگفتههایی از دوران مدرسه
در داستان دختر پرتقالی، پدر و پسر در دو زمان مختلف با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و در قالب داستان گفتگویی بین هر دو شکل میگیرد. پدر جورج از عشق خویش به دختری که برای بار اول او را در مترو ملاقات کرده و این که دختر، پرتقالهای زیادی داشته و توجه پدر را به خود جلب کرده است سخن میگوید. در جریان داستان، پدر و پسر درباره زندگی، عشق و تنفر به صحبت میپردازند و این گونه جورج نگرشی جدید نسبت به زندگی پیدا میکند.
رمان مناسب برای نوجوانان یاغی و سرکش؛ سیزده دلیل برای اینکه …
رمان سیزده دلیل برای اینکه؛ داستان زندگی دختری نوجوان به نام هانا بیکر است که در دبیرستان تازه وارد محسوب میشود و برای دوست شدن با همکلاسیهایش با مشکلات بسیاری روبهرو است و در این فرآیند با تعدادی از دانشآموزان مدرسه ارتباط برقرار میکند اما هر کدام از این روابط به نوعی با شکست مواجه میشود و هانا را افسرده میکند تا جایی که تصمیم به خودکشی میگیرد. او پیش از این کار، دلایل خود را در 13 کاست ضبط میکند. هر کاست در رابطه با یک نفر است و بعد از مرگش به دست آن اشخاص میرسد.
رمان دربارهی هانا بیکر و خودکشی او است اما در حقیقت شخصیت اصلی داستان «کلی» یکی از همکلاسیهای هانا است. او هانا را دوست داشت و مدتی هم دوستان صمیمی یکدیگر بودند اما پس از مدتی بین آن دو جدایی افتاد. کلی هم یکی از کسانی است که نوار اختصاصی خود را دارد و نمیتواند این حقیقت را بپذیرد که در مرگ هانا نقش داشته است.
رمان مناسب برای نوجوانان امروزی بی خبر از ایران پس از انقلاب؛ قصههای مجید
نکته مهم درباره رمان قصههای مجید، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی این است که او این قصه را در فضای شهر کرمان نوشته اما تصویری شدن آن به دست کیومرث پوراحمد در اصفهان و با شخصیتهای اصفهانی، به نوعی یک ظلم در حق مردم کرمان انگاشته میشود.
مجید نوجوانی اهل کرمان است، او پدر و مادر خود را از دست داده و با بی بی، مادر بزرگش زندگی می کند. آنان با حقوق باز نشستگی پدر بزرگ روزگار می گذرانند ولی بی بی با بافتن ژاکت و فروش آنها و مجید با کار در نانوائی در بعد از ظهرها و ایام تابستان کمک خرج خانه هستند.
قصه های مجید در واقع اشاره ای به گوشه هایی از زندگی نوجوانی آقای مرادی کرمانی است. او در برخی از درسها ضعیف است ولی انشاء خوب می نویسد و آرزو دارد روزی نویسنده شود. او زیاد کتاب می خواند، عاشق فیلم و بازیگری است، اما یتیم است و دستش هم تنگ است. همه این موارد همراه با شیرینکاری های دیگر او دستمایه ای برای خلق قصه های مجید است.
رمان مناسب برای نوجوانانی که با یک آسیب اجتماعی به دنیا میآیند؛ بادبادک باز
این رمان جنبههای گوناگون زندگی را نشان میدهد، از فرهنگ یک ملت میگوید، از تناقضهای افکاری بین افراد و از رسمهای مردم میگوید. ولی مغز اصلی و نخ ارتباطی داستان، ماجرای بین دو دوست یعنی امیر و حسن است. امیر و حسن هر دو با هم بزرگ شدهاند و از یک پستان شیر خوردهاند. امیر پسر یک ارباب است ولی حسن پسر خدمتکاری است که در خانه پدر امیر کار میکرد.
حسن نمونه یک انسان پاک و بیغش بود که با تمام وجود خود را فدای امیر کرد. در جای جای زندگی حسن درد خفته به طوری که با خواندن داستان محال است بغض تمام وجودتان را نگیرد. یک انسان پاک که هر جا خود را فدا میکرد تا به امیر کمک کند، یک انسان وفادار.