معرفی مجله آنگاه ؛ مجله آگاهی

در معرفی مجله آنگاه که در سال ۱۳۹۵، می توان گفت جای خود را در میان کتابها و مجلههای اهالی کتاب باز کرد. دو ماهنامهای که به زبانی نو، روایتی را شرح میدهد که روح و جان اهالی کتاب را صیقل میدهد. در چاپ اول نایاب بود و هر که از راه میرسید، با خبر اتمام شماره اول مجله آنگاه مواجه میشد.
آنگاه نیامده بود تا پرفروشترین باشد، آمده بود پیوندی باشد؛ میان ادب و فرهنگ و مخاطبی که شاید فراموشی را بیشتر میپسندید. آنگاه، یادآور دورانی است که زیستن معنای دیگری داشت. یادآور زمانی که اگر نویسنده قلم برمیداشت، دانشی ارزنده یا افتخاری ارزشمند را به یادگار میگذاشت که سالها بعد در رگ یک مجله جاری شود. آنگاه در پی ترویج تفکری پا به عرصه حضور گذاشت، که جان ادب و فرهنگ فارسی را جلا خواهدداد.
آرش تنهایی، سردبیر مجله آنگاه، نه به تنهایی که در کنار جمعی از همحالان و همفکران گروهی را پدید آورد که روزگار اوج ادب فارسی را به یاد دارند.
با ما همراه باشید تا با جمع آنگاهیها آشنا شویم، دغدغهها و نگرانیهای آنها را بشناسیم. شاید شما هم پس از آشنایی با این مجله و شمارههای منتشرشده، بیندیشید؛ چه شد که از قافله جا ماندید؟ و دلیل معرفی مجله آنگاه را دانستید ….
معرفی سردبیر آنگاه ؛ آرش تنهایی
آرش تنهایی متولد ۱۳۶۰ است و در تهران متولد شده است. طراحی و گرافیک است و با پژوهشهای متعدد خود قدم به دنیای نویسندگی گذاشته است.
او نسل خود را اینگونه توصیف میکند “نسلی که زیر سایهی جنگ در صف نان و شیر و پنیر کوپنی و موشکباران بزرگ شدیم بر حسب جبر جغرافیا و زمان انسانهای نازپرورده و خوش گذرانی نیستیم”. نسلی که در راه رسیدن به خواسته خود از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند.
آرش تنهایی از تمام مشکلات بچههای دهه ۶۰، درسهایی را به خاطر سپرد که نه غم، بلکه همتی دوچندان را در او برجای گذاشت. تنهایی، ناامیدی را در جامعه امروزی دیده است و بیشک امید تنها نوری است که دلها را آرام و ذهنها را روشن میکند.
تنهایی تیمی را فراخواند تا در این راه او را یاری کنند. این تیم دریچههای تازهای را به موضوعاتی که شاید بارها بدان پرداختهشده بود، گشودند. این دریچه، مخاطب را از مسیر دیگری با خود همراه میکند.
معرفی تیم مجله آنگاه
آرش تنهایی سردبیر و صاحبامتیاز مجله است، اما مجله حاصل تلاش جمعی است که امید را در رگ مجله جاری میکنند. امید تفکر را در پی دارد و تفکر جهان متفاوتی را خواهد ساخت.
داود ارسونی، متولد ۱۳۴۷، وب ادمین مجله است. او شیفته هنر است؛ دانشآموخته عکاسی و گرافیک است. او پیش از این مدیر توسعه استارتآپهای هفتان و آرت مگ را برعهده داشتهاست و سابقه درخشانی در زمینه مدیریت توسعه و برند دارد. کیفیت و کارایی سایت مجله آنگاه مدیون تیزهوشی و نکته بینی ارسونی است.
ماریا شاهی، دبیر هنر امروز مجله است. او در رشته گرافیک و تئاتر در دانشگاه تهران تحصیلکرده است و در زمینه طراحی و نمایشنامه نویسی فعالیت دارد. معراج قنبری، علی امیر ریاحی، سعید خواجه افضلی و زینب لک از دیگر یاران آنگاه هستند. ریاحی دبیر ادبیات و تئاتر مجله است و فارغالتحصیل رشته ادبیات و علوم نمایشگاهی است. ریاحی داستاننویس، نمایشنامهنویس و مترجم است.
سعید خواجه افضلی نیز ویراستار مجله است و او هنر و تجربهای که در مجله به کار گرفتهشده است را از هر کاستی میزداید و مجله را روانه خانههای من و شما میشود. او فیلمنامهنویس و ویراستار است و ادبیات نمایشی را در دانشگاه تهران خوانده است. زینب لک، روزنامهنگار، مشاور رسانه و مدیر روابط عمومی مجله آنگاه است. او تحصیلات خود را در رشته تئاتر در دانشگاه تهران به پایان رساندهاست.
آشنایی با ده شماره آخر
دو ماهنامه آنگاه با هدف یافتن مخاطبانی که به دنبال محتوایی ارزشمند باشند، کار خود را آغاز میکنند. این مجله از قلم و تفکرات نویسندگان داخلی و خارجی بهره برده است و موضوعات متفاوتی از معماری، هنرهای تجسمی، سینما تئاتر، موسیقی و ادبیات را به انتشار میرساند.
هر شمارهای که به انتشار میرسد، موضوعی را از زوایای مختلف و از سوی صاحبنظران متفاوت موردبررسی قرار میدهد. موضوعات مورد نظر در آنگاه از متن مردم جامعه الهام گرفته میشوند. اعضای تیم در کنار هم میآموزند و گردآوری میکنند. همین امر سبب میشود مخاطبان مجذوب این مجله شوند. در ادامه به بررسی ده شماره نخست این مجله میپردازیم.
نخستین آنگاه
اولین نسخه منتشرشده از مجله آنگاه به بررسی کافه و کافه نشینی پرداخت. پس از تلاشهای مضاعف اعضای تیم آنگاه، مجله با موفقیت به چاپ رسید و در همان روزهای نخست ثابت کرد، خوانندگان زیادی منتظر چنین مجلهای نشسته بودند.
در این شماره به خاطره تاریخی کافهها و صندلیهایی اشاره میشود که رازدار حرفها و جدلهای کتابخوانان و ذهنهای متفکر بوده است. کافهها شور و اشتیاق خواننده را لمس کرده و ترسهای او را در پستوهای خود مخفی کردهاند. در این شماره، به سراغ صندلیهای لهستانی کافه نادری میرویم و پای صحبتهای کافهها و کافه نشینان مینشینیم.
دومین شماره مجله آنگاه
شماره دوم ویژه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به انتشار رسید. در این شماره به بررسی چگونگی شکل گیری نمادها فرهنگی و راز ماندگاری چهرههای به نام این حوزه پرداختهشده است. در این شماره پای کلام و قلم چهرههای ماندگاری مینشینیم.
سومین شماره مجله آنگاه
این شماره با نام “پیکان” رفاقت پنجاه ساله به چاپ رسید. در این تاریخ تحولات و اتفاقاتی که از زمان تولید پیکان رخداده است را به دقت مرور میکند و در نهایت به توقف تولید این خودروی ملی میپردازد. از این گذشته تاثیرات فرهنگی و اجتماعی ناشی از تولید و توقف تولید این خودرو موردبحث و گفتگو قرار میگیرد.
چهارمین شماره مجله
“خیابان انقلاب، خیابان کتاب” چهارمین آنگاه این مجله است. خیابان انقلاب به دلیل نزدیکی به دانشگاه به مکانی فرهنگی تبدیلشده است. در این شماره به تاثیرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این خیابان در چند دهه اخیر پرداخته میشود.
پنجمین شماره مجله آنگاه
“کتاب هفته، کتاب همیشه” به بررسی “کتاب هفته” میپردازد. کتاب هفته، هفتهنامهای در مجموعه کیهان بود که زیر نظر احمد شاملو، محسن هشترودی و شورای نویسندگان به انتشار میرسید.
پس از گذشت سالهای متمادی این هفتهنامه همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است. در این شماره به گفتهها و شنیدههای پیرامون کتاب هفته میپردازیم.
ششمین شماره مجله آنگاه
” شیراز، شهر گفتگو”، شهر حافظ و سعدی و ملک سلیمان را بررسی میکند. در جستجوی شهری برای بررسی، شهر شاعران و شور به عنوان اولین شهر در مجله آنگاه موردبررسی قرار گرفت.
هفتمین شماره مجله
“خیام شاعر اکنون” به صورت اختصاصی به به فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر ایرانی عمر خیام میپردازد. در این شماره پس از مطالعه سرمقاله خواندنی آرش تنهایی، در سفری مهیج همسفر، صاحبنظران میزداید.
هشتمین مجله آنگاه
“کرانهها عامه پسندی” با تصویری محمدعلی فردین روانه کیوسکها و فروشگاهها شد. در این شماره، به عامه پسندی و تعاریف سنتی و مدرنی که در ذهن متفکران نقش بسته است، پرداخته میشود.
نهمین شماره مجله آنگاه
“گالری؛ مهجور مؤثر” با تصویری از معصومه سیحون اولین زن گالریدار ایرانی و مالک گالری سیحون به انتشار رسید. در این شماره به گالری گالریگردی پرداخته میشود. در سرمقاله آمده است: «آنچه «آنگاه» را بر آن داشت که به گالری و گالری گردی بپردازد، نه سودای نان خوردن از هنر بود، نه همراهی با بازار.»
دهمین شماره مجله آنگاه
“بوشهر؛ دروازه مدارا” با تصویری از شناختهترین چهره بوشهری، صادق چوبک به انتشار رسید. در این شماره بخشی از یادداشت محمد بهشتی در توصیف بوشهر را میخوانیم. بوشهر را در این شماره آنگونه میشناسیم که هرگز مجال آن را نداشتیم.
کلام آخر
در ماهنامه آنگاه همه چیز روایت دیگری است. موضوعات از ماوراءالطبیعه یا از لابهبلای مفاهیم پیچیده و کتابهای قطور یافت نشدهاند، بلکه این موضوعات بارها و بارها از نگاههای متفاوت موردبررسی قرار گرفتهاند اما آنگاه، مفهوم مورد نظر را از زوایای متفاوت و با عینکهای متفاوتی مورد مطالعه قرار میدهد، میآموزد و میآموزاند.