اصلاً مهم نیست که شما چند سال داشته باشید. حتماً اسم هری پاتر به گوشتان خورده است؛ فارغ از اینکه داستانهایش را خوانده باشید یا فیلمهایش را دیده باشید. جی.کی.رولینگ نویسنده این کتابها در اولین تجربه مهم خود در نویسندگی، هری پاتر را خلق کرد و به ثروت بی نظیری رسید، حالا او میتوانست در کارهای بزرگ عامالمنفعه شرکت کند و اساساً یک نیکوکار باشد، در حالیکه موقع نوشتن شاهکاری به نام هری پاتر حتی برای خرید یک ماشین تایپ دست دوم هم بودجه نداشت، زیرا از همسرش جدا شده بود و باید پسرک هشت سالهاش را به تنهایی بزرگ میکرد.
خانم رولینگ گفته است روزی که مجبور شده چهار ساعت برای رسیدن یک قطار دارای تأخیر در ایستگاه صبر کند ایده این رمان به ذهنش رسیده و آن روز تصور نمیکرده شهرتی جهانی نصیب او بشود.
وقتی ناشرهای با تجربه هم حدسش را نمیزدند!
احتمالاً شما خبر نداشته باشید که رولینگ نویسندگی را در ششسالگی با کتاب «خرگوش» آغاز کرد، اما 12 ناشر از جمله «پنگوئن» و «هارپر کولینز» بعد از خواندن دستنوشتهی داستان اول هری پاتر، آن را برای چاپ نپذیرفتند و حتی مؤسسهی نشر «بلومزبری» که با انتشار کتاب موافقت کرد، از بیم آنکه کودکان به خواندن کتاب یک نویسندهی زن علاقهای نداشته باشند، از او خواستند تا برای خود نام مستعار انتخاب کند.
رولینگ اما در سال 1997 برای اولین کتاب هری پاتر موفق به دریافت جایزهی کتاب سال انگلیس در بخش کتاب کودک شد و تنها نویسندهای است که سه سال متوالی موفق به دریافت جایزهی کتاب «نسل اسمارتیس» شده است. او همچنین در ژانویهی 2000، موفق به دریافت جایزهی بهترین کتاب کودک سال «پرندهی سفید» شد.
آخرین قسمت از مجموعهی داستانهای هری پاتر با نام «هری پاتر و قدیسان مرگبار» وارد بازار جهانی شد و در همان 24 ساعت اول، 11 میلیون جلد از آن به فرو رفت. رولینگ دربارهی کتاب پایانیاش گفته است: «در زمان نوشتن داستان آخر هری پاتر از ته قلب گریه میکردم.» رولینگ به لطف پسر جادوییاش توانست اخیرا در فهرست یکصد شخصیت برتر سال 2006 جهان از نگاه مجلهی «تایم» قرار بگیرد؛ نویسندهای که جین آستین را یکی از الگوهای نویسندگی خود میداند.
هری پاتر دقیقاً چه کسی است؟
هری پاتر یک جادوگر کوچک است و به خاطر همین است که نوجوانان دوستش دارند! او همان قدرتی را دارد که همه بچهها در تخیل خود دوست دارند داشته باشند. هری پاتر پسر یک مادر و پدر جادوگر است که آن دو هنگام یک سالگی او به دست «لرد ولدمورت» خبیث کشته شدهاند. اما او به دلیل اینکه مادرش در مقابل نفرین ایستاد، توانست زنده بماند و این نفرین فقط زخمی صاعقه مانند بر پیشانیش به جا گذاشت.
هری با خاله و شوهر خالهاش که هیچکدام جادوگر نیستند و در اصطلاح مشنگ نامیده میشوند، بزرگ میشود و از گذشته خودش اطلاعی ندارد تا این که در سن یازده سالگی وقتی نامه پذیرش از مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز را دریافت میکند، متوجه میشود که دنیای دیگری در همان دنیای عادی مشنگها وجود دارد که او در آنجا به دلیل زنده ماندنش از چنگ لرد ولدمورت بسیار مشهور است. هر کدام از کتابهای هری پاتر در واقع به ماجراهای یک سال او در دنیای جادوگری و مدرسه محبوبش میپردازد.
جلد اول، هری پاتر و سنگ جادو
در این داستان که اولین داستان هری پاتر است شخصیتها معرفی شده و در عین معرفی اولیه تخیل، داستانی آهنگین و جذاب تعریف شدهاست. هری پاتر در این داستان وارد دنیای دیگری شده و با افراد جدید دوست میشود که این مقدمه داستانهای بعدی را شکل میدهد. هری پسر یتیمی که پدر و مادرش را از دست داده، در شبی تاریک به خاله و شوهر خالهاش سپرده میشود تا از او مواظبت کنند و او را بزرگ کنند.
هری در خانهی خالهاش خیلی سختی میکشد و آنها همیشه او را مورد تمسخر قرار میدهند. هنگامی که هری یازده ساله میشود آدمهای عجیبی از راه میرسند و هری را با خود به به مدرسهی جادوگری هاگوارتز میبرند.
جلد دوم، هری پاتر و حفره اسرار آمیز
«هری پاتر و حفره اسرارآمیز» دومین کتاب از مجموعه داستانهای هری پاتر است. داستان به ماجراهای دومین سال حضور هری در مدرسهی جادوگری هاگوارتز میپردازد.
در این سال اتفاقات عجیب و غریب، مطابق معمول دنیای جادوگری، یکی بعد از دیگری به وقوع میپیوندند. اما ماجرا وقتی جدی میشود که کسی یا چیزی بچههای مدرسه را یکی یکی به سنگ تبدیل میکند!
این داستان جزء جذابترین و پر خوانندهترین داستانهای جی کی رولینگ است که مایه هیجان و ترس بر آن قالب است، مایه اصلی داستانی رمز گونه و رمز گشایی گرانهاست و عناصر معمول و نامعمول به طور واضحی با هم مطابقت دارند. در کل از نظر جذابیت، ادبی، هنری و نوشتاری این داستان یکی از آثار برتر نویسنده است.
جلد سوم، هری پاتر و زندانی آزکابان
این کتاب، یعنی«هری پاتر و زندانی آزکابان» ازغیرقابل پیشبینیترین داستانهای رولینگ است که در حالی که با وحشت شروع میشود و داستانی هیجانی را دنبال میکند، سرانجام با مایهای از عشق به پایان میرسد.
در این سومین کتاب از مجموعه داستانهای هری پاتر، هری در تعطیلات تابستانی و خارج از مدرسهی جادوگری دچار اشتباهی میشود و برخلاف قوانین از جادو استفاده میکند. او از ترس اینکه تنبیه بشود از خانهی خالهاش فرار میکند اما مسئولین مدرسهی هاگوارتز او را پیدا میکنند و در کمال تعجب بدون آنکه تنبیهاش کنند، او را به مدرسه میبرند.
هری متوجه میشود که علت اینکه تنبیه نشده این است که در همین زمان زندانی خطرناکی به نام سیریوس بلیک از زندان آزکابان فرار کرده و همه احتمال میدهند که او برای گرفتن انتقام از هری به دنبال او باشد. اما هری نمیداند که چرا بلیک میخواهد از او انتقام بگیرد.
جلد چهارم، هری پاتر و جام آتش، دو جلد
هری پاتر و جام آتش شروع یک سری داستانی مجزا اما مربوط است. تا به این جا داستانهای هری پاتر مجزا و جدا از هم بوده و هر کدام به تنهایی قابل فهم بودهاند، اما از این داستان یک سیر پیوسته داستانی شروع میشود که همه داستانها کاملاً با هم در ارتباطند و اسکلت کلی اینگونهاست که لرد ولدمورت به بدن فیزیکی خویش بازمیگردد و جدالهایی را با هری در پی دارد که سیر صعودی این داستانها تا پایان هفتمین داستان بر این اساس است.
جلد پنجم، هری پاتر و محفل ققنوس، سه جلد
این داستان نیز بیشتر هیجان و در آخر کمی رازگشایی دارد، هری پاتر و محفل ققنوس یک داستان پیوند زننده است که بیشتر قصد دارد قضایای داستان جام آتش را به داستان بعدی یعنی پرنس نیمه اصیل پیوند بزند. در این داستان هری پانزده ساله است و کمکم در حال گذر از دورهی نوجوانی. دورهای که آدم متوجه میشود همه چیز سیاه یا سفید نیست و خیلی از مسائل وجود دارد که رنگشان انواع مختلفی از خاکستری است.
هری در این داستان، سال سختی را در مدرسه میگذراند. دامبلدور، مشکلات خودش را دارد و چندان هری را تحویل نمیگیرد. وزارت سحر و جادو معلم جدیدی را به مدرسه فرستاده است که بسیار سختگیر است و اجازهی نفس کشیدن به محصلین هاگوارتز نمیدهد.
جلد ششم، هری پاتر و شاهزاده دورگه، 2 جلد
این داستان داستانی است که سرنوشت داستان هفتم را مشخص میکند. این داستان بیشتر افشای راز است اما مایهای از هیجان را نیز در خود دارد. در این ششمین قسمت از مجموعه داستانهای هری پاتر، هری شانزده ساله است و یک سال تحصیلی دیگر را در مدرسه هاگوارتز سپری میکند.
در این داستان، هری و دوستانش که دیگر به اوج نوجوانی رسیدهاند، مثل اغلب نوجوانان در این سن و سال، شلوغ و بینظم و شلخته هستند. معمولا از زیر درس و انجام تکالیف در میروند و گاهی هم بدشان نمیآید سر امتحان تقلب کنند!
همزمان قدرت ولدمورت افزایش پیدا کرده و پخش این شایعه که هری پاتر یگانه کسی است که میتواند این لرد بدکار را شکست دهد باعث شده تا مسئولین مدرسه مواظبت بیشتری از او بکنند و اجازه ندهند که خیلی از جلوی چشمشان دور شود. حتی پروفسور دامبلدور تصمیم میگیرد خود شخصا و بصورت خصوصی درسهایی را به هری بیاموزد.
جلد هفتم، هری پاتر و بازماندگان مرگ، 2 جلد
کتاب هفتم هری پاتر کتابی است که سرنوشت هری پاتر و دیگر شخصیتهای داستان را مشخص میکند. مسئله اصلی داستان هری پاتر هفت پیدا کردن جان پیچهای باقیمانده و در نهایت نبرد نهایی با ولدمورت است. در اواخر کتاب هری به راز بزرگ شاهزاده دورگه (اسنیپ) پی میبرد. سرانجام پس از نابود کردن اکثر جان پیچ های ولدمورت هری به هاگوارتز می رود تا آخرین جان پیچ ولدمورت را پیدا کند.
جلد آخر، هری پاتر و فرزند نفرین شده
و اما آخرین جلد: داستان کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده، در بزرگسالی هری پاتر میگذرد. یعنی نوزده سال بعد از ماجرای هری پاتر و بازماندگان مرگ. در حقیقت شخصیتهای اصلی داستان آلبوس، پسر هری پاتر و اسکورپیوس، پسر دریکو مالفوی هستند. هری پاتر حالا کارمند وزارت جادو است. او و همسرش میخواهند فرزندشان آلبوس را به هاگوارتز بفرستند. آنها برای بدرقه بچهها به ایستگاه معروف نه و سه چهارم آمدهاند.
اما در این میان مشکلی وجود دارد. آلبوس از پدرش راضی نیست. او و اسکورپیوس تصمیم میگیرند که زمان را تغییر بدهند و به گذشته برگردند. با ساختن یک خط زمانی جدید آنها به زمان دیگری سفر میکنند و با مشکلات عجیبی رو به رو میشوند.
این مجموعه کتاب در ایران توسط مترجمان مختلفی از جمله قاسم کیانیمقدم، پرتو اشراق، سمیه گنجی و ویدا اسلامیه ترجمه شده است. محبوبترین مترجم این مجموعه خانم ویدا اسلامیه است و نشر ققنوس آن را منتشر کرده است. نشر ققنوس ناشر رسمی مجموعه کتابهای هری پاتر در ایران است.