درباره کتاب جدید آقای نویسنده
دو هفته قبل کتاب جدید نویسنده ی صاحبنام ادبیات ایران که امسال 80 ساله شده است به بازار آمد. «اسب ها اسب ها از کنار یکدیگر» اثر جدید محمود دولت آبادی یک اثر کم حجم است با زبانی تقریبا شاعرانه که شیوه کار آشنا و همیشگی نویسندهاش را برای ما تداعی میکند.
برخی از اهالی ادبیات این کتاب را نوعی اتوبیوگرافی خواندهاند و گفتهاند دولت آبادی به نوعی درباره خود سخن گفته است و برخی دیگر معتقدند صرفاً چند شخصیت جدید خلق شدهاند که به سبب خلق و خوی عرفانی و خاصشان خود نویسنده را به ذهن ما میآورند. این شخصیتها چه کسانی هستند؟
شخصیتهای خاص
«کریما»، «ملک پروان» و «مردی»، آدمهای کتاب جدید دولت آبادی هستند. کریما به دنبال یک گمشده است و در این مسیر به دو نفر دیگر به نامهای ملک پروان و مردی بر میخورد که آنها هم همچون خود او گمشده ای دارند و روزگار سرگشته و حیرانی را میگذرانند.
شخصیت نخست این کتاب یک پدر پا به سن گذاشته است و شاید برای همین است که عدهای میگویند دولت آبادی خودش را نوشته است.
آن ابهام پایدار
رازآلودگی و ابهام، ایدهی نویسنده برای پرداخت و جذب مخاطب بوده است و کشف آنچه که نمیدانی و تنها سرخطهایی از آن به دست آوردهای تو را به بیشتر خواندن ترغیب میکند.
با این حال، اهالی کتاب معتقدند اگر تا کنون هیچ کتابی از دولت آبادی نخواندهاید، «اسب ها اسب ها از کنار یکدیگر» اصلا شروع خوبی به حساب نمیآید.
بخشی از متن کتاب اسبها؛ اسبها از کنار یکدیگر
سری به پشت جلد این کتاب بزنیم: « ملک پروان. اگر نتوانم خط و خبری از ثَری برایش ببرم میمیرد. و اگر ملک بمیرد، اگر دق کند نمیدانم من سروکارم به چه روزگاری بیفتد! کمِ کمش این است که گور و گم میشوم از این عالم، اگر تو لجن جوی نفله نشوم. پس اگر راهی به گمانت میرسد کاری بکن. من خیالت را از بابت ذوالقدر راحت کردم. آن یکی دیگرم پیداش میکنم، پیداش میکنیم. گفتی اسمش چی بود؟»
کریما گفت که مهم نیست؛ «نشد هم نشد!» و چندی گذشت تا بگوید «این هم زنده بودیِ ماست. به یکدیگر میرسیم و از کنار هم میگذریم. یادی ـ چیزی از خودمان در دیگری باقی میگذاریم یا باقی نمیگذاریم؛ و هر کدام به محض گذر از کنار شانهی هم در پاشنهی پای دیگری گم میشویم؛ چه اهمیتی دارد! مرحب جنم خوبی بود، خیلی فکریاش میشوم. نگرانم حیف شده باشد با آن بیباکیای که داشت. »
کتابی برای فکر کردن
انتخاب مکانها، اسامی و زبان شاعرانهای که در آثار دولت آبادی همیشه بوده در کتاب «اسب ها اسب ها از کنار یکدیگر» هم تکرار شده است و بار دیگر امضای مخصوص او را به ما نشان میدهد، با این وجود برای ارتباط گرفتن با این اثر باید «حال خوب کتاب خواندن» را داشته باشید نه اینکه صرفا چون حوصلهتان سر رفته به سراغ قفسه کتابخانه بروید.
به عبارت بهتر این اثر برای سرگرم شدن نیست برای داغ شدن سر است! برای فکر کردن و کشف سوالاتی درونی از عمق قلب خود.
بخش دیگری از کتاب
در بخش دیگری از کتاب میخوانیم: «دیگر نمیتوان دانست نفسی در سینهی مرد و رمقی در جان و در تن او باقی مانده برای گریستن، که اگر باقی مانده بود بر آن تپه و در آن شب، در زیر ستاره بارانِ آن آسمان چه حظ و حالی می توانست داشته باشد هوای گریههای انباشتهی یک عمر در سینه و در سر!
علاقه خاص به اسب ها!
رمان «اسبها، اسبها از کنار یکدیگر»، اثر محمود دولتآبادی در 129 صفحه و به بهای 30 هزار تومان از سوی نشر چشمه راهی بازار نشر شده است. جالب است به یاد بیاورید حدود سه سال قبل کتاب «آن مادیان سرخ یال» به قلم محمود دولت آبادی منتشر شد که در آن اثر هم حیوان اسب، آن چنان نقش پر رنگی داشت که اسم آن بخشی از عنوان کتاب شد.
این رمان هم درباره پدر قیس است که به قتل می رسد؛ او مردی عبوس بود که پرندگان خود را بیشتر از اعضای خانواده اش دوست داشت و قیس را در نوجوانی به جرم سرودن شعر تحقیر کرد و از خود راند. اما همین مرد به هنگام مرگ وصیت میکند که قیس برای گرفتن انتقام خون او برخیزد و عدالت را اجرا کند.
این گونه است که شخصیت اصلی داستان، وارد مسیری میشود که او را از شاعری پراحساس به جنگجویی کینه جو تبدیل میکند. دولت آبادی در این رمان، نگرشی شعرگونه به تاریخ دارد و با نثر غنی همیشگی خود، داستانی جذاب را خلق کرده است.