نادر ابراهیمی یکی از مهمترین چهرههای ادبی ایرانی بود که میتوان از او به عنوان نمادی از عشق به هنر و وطن یاد کرد. نویسندهای که در طول عمر خود بیش 120 اثر گرانبها در موضوعات، سبکها و حتی برای گروههای سنی متفاوت منتشر کرد.
علاوه بر نویسندگی، ابراهیمی 15 فیلم و مستند تولید کرد که معروفترین آن « آتش بدون دود » است؛ فیلمی براساس رمانی با همین نام به قلم خود ابراهیمی. اگر قصد دارید با نادر ابراهیمی و آثار او بیشتر آشنا شوید، در ادامه این مطلب از مجله نشانک با ما همراه باشید.
زندگی نامه نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی چهاردهم فروردین سال 1315 در تهران متولد شد. پدر او از نوادگان ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکم کرمان در زمان قاجار بود که پس از به قدرت رسیدن رضاشاه، خلع درجه و تبعید شد. با این حال، این خانواده همچنان امروزه از محبوبیت و شهرت زیادی در بین مردم کرمان برخوردار هستند.
ابراهیمی تحصیلات خود را در تهران گذراند و پس از دریافت مدرک دیپلم از دارالفنون، به تحصیل در رشته حقوق مشغول شد. اما پس از دو سال این رشته را ترک و رشته زبان و ادبیات انگلیسی را انتخاب کرد. او پس از گرفتن لیسانس خود در این رشته، به کارهای زیادی مشغول شد. برای مثال مدتی به عنوان حسابدار، مترجم و ویراستار، صفحهبندی روزنامه، کتابفروشی، نقاشی، فیلمسازی و تدریس در دانشگاه کار میکرد.
با این حال ابراهیمی هیچگاه نویسندگی را رها نکرد. او از 15 سالگی شروع به نوشتن کرد و در سال 1342 اولین اثر خود را تحت عنوان “خانهای برای شب” به چاپ رساند. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه است که یکی از آنها به نام “دشنام” باعث محبوبیت ابراهیمی در بین منتقدان و خوانندگان شد. گفته میشود در زمان انتشار این کتاب، ابراهیمی به دلیل شرکت در تظاهرات 15 خرداد در زندان بود.
او در مجموع تا سال 1380، علاوه بر صدها مقالهی ادبی و تحقیقی، کتابهای زیادی شامل رمان، داستانهای کوتاه، کتابهای کودکان و نوجوانان، نمایشنامه و فیلمنامه هم چاپ کرد.
شاید بتوان گفت پررنگترین بخش کارنامهی فعالیتهای نادر ابراهیمی، فعالیتهایش در زمینه کودک و نوجوان بود. عمدهی کتابهایی که ابراهیمی نوشت برای این گروه سنی است و البته موفقیت زیادی هم در این زمینه کسب کرد.
این فعالیت در ابتدا با تاسیس موسسهای به نام “همگام” برای کودکان و نوجوانان آغاز شد. او این موسسه را همراه با همسرش تاسیس کرد و بر نوشتن، چاپ کتاب، نقاشی، عکاسی و پژوهش درباره کودکان و یادگیری آنها تمرکز داشت. این موسسه توانست عناوینی مانند “ناشر برگزیده آسیا” و “ناشر برگزیده نخست جهان” را در جشنوارههای آسیایی و جهانی از آن خود کند. علاوه بر این جوایز، ابراهیمی چندین جایزه دیگر در ادبیات کودکان کسب کرد، از جمله جایزه براتیسلاوا، جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو و جایزه کتاب برگزیده سال.
نادر ابراهیمی در صنعت سینما هم فعالیت داشت. او چندین مستند، فیلم سینمایی و دو مجموعه تلویزیونی نوشت و کارگردانی کرد. او همچنین موسسهی غیرانتفاعی با هدف ایرانشناسی تاسیس کرد که توانست فیلم و تصاویر زیادی از سراسر ایران تهیه کند. اما متاسفانه فعالیت این موسسه بعد از جنگ و انقلاب متوقف شد و از آن استقبال چندانی نشد.
در اوایل انقلاب و در زمان دولت مهدی بازرگان، او به عنوان مشاور وزیر برگزیده شده بود اما بعد از مدتی استعفا داد. او در نهایت به دلیل مبتلا شدن به آلزایمر از فعالیتهای خود دست کشید و در سال 1387 در سن 72 سالگی و پس از سالها جنگیدن با بیماری تومور درگذشت.
آثار ادبی
نادر ابراهیمی نویسندهای با کارنامه بسیار پرباری است که در طی فعالیت هنری خود بیش از صدها کتاب منتشر کرد. بیشک اشاره کردن به تمام این آثار امکانپذیر نیست. به همین دلیل در ادامه به معروفترین و شناخته شدهترین آثار او اشاره خواهیم کرد و خلاصهای از آن را میتوانید بخوانید:
کتاب « ابن مشغله و ابوالمشاغل »
نادر ابراهیمی به عنوان مردی همه فن حریف شناخته میشود که در عرصههای متفاوتی پا گذاشت و در اغلب آنها نیز به موفقیت چشمگیری دست یافت. در نتیجه خواندن درباره شخصیت و زندگی ابراهیمی میتواند برای بسیار از افراد جالب باشد و احتمالا خود ابراهیمی هم از این قضیه باخبر بود.
او با نوشتن زندگینامه دو جلدی تحت عنوان ابن مشغله و ابوالمشاغل، شرححالی از زندگی خودش را تعریف میکند و از خاطرات و فعالیتهایش از زمان کودکی تا بزرگسالی در این دو کتاب مینویسد. البته تمام این خاطرات آنقدر جذاب نوشته شدهاند که از خواندن آنها خسته نمیشوید.
کتاب « آتش بدون دود »
آتش بدون دود، کتابی هفت جلدی است که نادر ابراهیمی با نوشتن آن، عنوان “نویسنده برگزیده ادبیات داستانی ۲۰ سال بعد از انقلاب” را نیز کسب کرد. این کتاب یکی از شاهکارهای ادبی ایران محسوب میشود و چیزی که آن را با ارزش میکند، پیوند قویاش با فرهنگ آذری و ترکمن و سبک زندگی آنهاست.
داستان در زمان قاجار و پادشاهی ناصرالدین شاه آغاز میشود و تا زمان پهلوی و محمدرضا شاه ادامه خواهد داشت. در طی این داستان نسبتا بلند، خواننده با سه نسل از مردم صحرانشین ترکمن آشنا میشود و داستان عاشقانه و غرورآفرین آنها را میخواند. علاوه بر این، مبارزه با جهل و اختلاف نظر بین دو نسل، موضوعات اصلی داستان هستند.
کتاب با داستان آشنایی و عشق بین دو جوان آغاز میشود. گالان که در حال گشت و گذار بوده با دختری به نام سولماز برخورد میکند. اما از بخت بد او، سولماز دختر رئیس قبیله یموت است، درحالی که گالان از قبیله گوکلان است. این دو قبیله سالهاست که باهم دشمنی دارند و قسم خوردهاند که هیچوقت به همدیگر زن ندهند.
پیش از این، قبیلهها در جنگ با هم بودند و حالا بیش از هر زمان دیگری شعله نفرت بینشان افروخته شده و عشق بین این دو جوان را هم در خود میسوزاند.
خوشبختانه هر چه میگذرد و با روی کار آمدن نسل جدید از قبیلهها، این جنگ و نفرت کمرنگتر میشود. جلدهای بعدی کتاب، به سرگذشت فرزندان گالان و اتحاد بین دو قبیله میپردازد. اما داستان اینجا تمام نمیشود بلکه حالا قبیلهها باید خود را برای روبرو شدن با دشمنی بزرگتر آماده کنند.
گفته میشود ایده اصلی این کتاب متعلق به دکتر خدر فروهر است. او در حین بازی تخته نرد، داستانی از اجداد خود برای ابراهیمی تعریف میکند که شخصیت اصلی آن بسیار نزدیک به گالان بود.
ابراهیمی در بخشی از یادداشتهای جلد اول کتاب، به دکتر فروهر اشاره میکند و مینویسد: هرجا که هست، گرامی باد خاطرهٔ «دکتر خدر فروهر ترکمن»، هرچند که تخته نرد را بیشتر از طبابت دوست داشت.
با اینکه این کتاب بصورت جیبی در هفت جلد منتشر شده ولی کتاب سه جلدی آن هم موجود است. بصورت کلی کتاب اول شامل داستانهای “گالان و سولماز”، “درخت مقدس” و “اتحاد بزرگ” میشود.
کتاب دوم، داستانهای “واقعیتهای پر خون” و “حرکت از نو” را در برمیگیرد. کتاب سوم هم به داستانهای “تو هرگز آرام نخواهی گرفت” و “هر سرانجام، سرآغازی است” میپردازد. نادر ابراهیمی بعدها، از روی کتاب اول یک مجموعه سینمایی تولید کرد که در تلویزیون ملی پخش شد.
کتاب « مردی در تبعید ابدی »
این کتاب زندگی صدرالمتألهین یا ملاصدرا شیرازی از زمان تولد تا درگذشتش را به زبانی ساده و دلنشین تعریف میکند. ابراهیمی با نوشتن این کتاب سعی دارد تا خواننده را با افکار و عقاید ملاصدرا آشنا کند و در کنارش به بعضی مباحث فلسفی او هم میپردازد. داستان کتاب از زمانی شروع میشود که شاه عباس، ملاصدرا را تبعید کرده است و در طی 16 فصل، بخشهای مهم زندگی او را تعریف میکند. علاوه بر ملاصدرا، ابراهیمی از فیلسوفهای معروف دیگر مانند میردامان، میرفندرسکی و شیخ بهاءالدین عاملی هم میگوید.
در مقدمه این کتاب میخوانیم:
مدتها از خویش میپرسیدم این کتاب کوچک درباره مردی بسیار بزرگ را حق است به چه کس یا چه کسانی پیشکش کنم تا باز، در حد قدورات خویش، اَدای دینی کرده باشم به تَنی یا تنی چند از آنها که دِینی بر گردن من دارند؛ و نمیرسم به پاسخی که یکسره خشنودم کند.
کتاب « یک عاشقانه آرام »
کتابهای “چهل نامه کوتاه به همسرم” به همراه کتابهای “یک عاشقانه آرام” و “بار دیگر شهری که دوست میداشتم” مجموعهای از رمانهای عاشقانه به قلم نادر ابراهیمی هستند که بسیار معروف هستند.
یک عاشقانه آرام، سه فصل از زندگی مردی به نام گیلهمرد را تعریف میکند؛ پیش از آن واقعه بزرگ، در قلب آن واقعه و آن سوی واقعه. گیلهمرد معلم ادبیات و در کنارش یک مبارز سیاسی است. او در یکی از سفرهایش با دختر زیبایی به نام عسل آشنا میشود که بعدها با هم ازدواج میکنند. با این حال زندگی مشترک آنها به همین آسانی نیست. گیلهمرد به دلیل فعالیتهای سیاسیاش در بحبوحهی انقلاب، به زندان میافتد و بعدها تبعید میشود.
در این کتاب، نویسنده با قلمی محسورکننده به توصیف عشق واقعی بین گیلهمرد و عسل و همچنین چالشهای این عشق میپردازد. زوجی که با همهی سختیها و مشکلات باز هم در کنار هم میمانند و باهم پستی و بلندیهای زندگی را پشت سر میگذرانند.
اما زیبایی این کتاب در این است که شما یک داستان فانتزی روبرو نخواهید بود، بلکه داستان همانطوری که از نامش هم پیداست، یک عاشقانهی آرام و واقعگرایانهای است؛ به قدری واقعی که بسیاری بر این باورند گیلهمرد همان نادر ابراهیمی است و او با الهام گرفتن از زندگی شخصی خود این کتاب را نوشت.
فضای زیبای این کتاب را میتوان در همان صفحهی اول، یعنی در مقدمه کتاب دریافت:
« دیگر جوان نیستم ؛
میانسال هم نیستم …
به همین خاطر است که همیشه میاندیشم. این آخرین اثری است که به او پیشکش میکنم و به فکرم میرسد که بنویسم (برای آخرین بار به او) اما احساس میکنم که در این جمله، نقصی هست و اضطرابی!
یادم میآید اولین کتابم را در نیمه راه جوانی به بهترین دوست روزگار کودکی تا جوانیام تقدیم کردم: به برادرم رحیم قاضی مقدم، که با دوستی ام با او بیش از همه کس او را عذاب داده ام…
حال، در آستانه پیری؛ میخواهم جملهای شبیه به آن بگویم: به همسرم فرزانه، که با مهر بیحدم به او، تنها کسی بودهام که پیوسته عذابش دادهام
و افسوس که نمیتوان بازگشت و از نو ساخت؛ اما، دست کم به آنها که در آغاز راه هستند میتوان یادگاری کوچکی داد، شاید به کارشان بیاید.
“یک عاشقانه آرام” اگر خدا بخواهد و زنده بمانم، «یک عاشقانه بسیار آرام» یادگاری خواهد بود از من و او به همه آنها که در آغاز راه هستند. »
کتاب « بار دیگر شهری که دوست میداشتم »
این کتاب نخستین بار در سال 1345 منتشر شد و در طی سه فصل (باران رویای پاییز، پنج نامه از ساحل چمخاله به ستاره آباد و پایان باران رویا) داستان پسرک کشاورزی را تعریف میکند که عاشق دختری به نام هلیا شده است.
با اینکه این دو در کودکی همبازی بودند، حالا ارتباطشان به عشق ممنوعهای تبدیل شده است و برای رسیدن به هم، چارهی دیگری جز فرار از شهر خود ندارند. آنها در نهایت به شهری به نام چمخاله فرار میکنند. اما آیا میتوانند با غم دوری از دیار کنار بیایند؟ این اثر نیز مانند سایر کتابهای ابراهیمی، به مشکلات اجتماعی و سیاسی آن زمان هم میپردازد.
کتاب « چهل نامه کوتاه به همسرم »
این کتاب همانطوری که از نامش پیداست، شامل چهل نامه و نمونهی عالی از سبک نامهنگاری ادبی است. این نامهها را نادر ابراهیمی برای همسرش، فرزانه منصوری، نوشت؛ نامههایی که سرشار از احساسات واقعی و صداقت است.
زمانی که ابراهیمی نوشتن این نامهها را شروع کرده بود، از همسرش دور بوده و همچنین در حال یادگیری خطاطی بود. در نتیجه نسخه اصلی کتاب به خط نستعلیق است. بعدها او این نامهها را جمعآوری و به صورت کتاب آنها را منتشر کرد.
نامهها در سبکی مانند شعر و بسیار روان و گویا نوشته شدهاند. با اینکه موضوع اصلی آنها زندگی مشترک ابراهیمی و همسرش است، اما در جاهایی او خوانندگان را نصیحت میکند و سعی میکند تا بجای فانتزی، آنها را بیشتر با زندگی یا عشق واقعی آشنا کند و به آنها یاد میدهد که چگونه باید عشق را در طول زمان حفظ کرد.
سخن آخر
نادر ابراهیمی یکی از توانمندترین نویسندگان کشورمان است که در زمینههای زیادی فعالیت داشته است. از کتاب و پژوهشهایش در زمینه کودک و نوجوان گرفته تا رمانهایش برای بزرگسالان و فعالیتهای سینماییش، همگی بسیار ماندگار و موفق بودهاند.
در این مقاله سعی داشتیم تا شما را با این نویسنده قهار و معروفترین و آثار او آشنا کنیم. امیدواریم لذت برده باشید!