زمانی که میخواهیم یک کتاب ادبی بینالمللی بخریم، بیشک بزرگترین دغدغهی ما این است که از بین چندین ترجمه متفاوت کدام را انتخاب کنیم. در نگاه اول مترجم تمام کتابها مدعی هستند که کتابشان بهترین ترجمه موجود در بازار است. حتی اگر بخشهایی از کتاب را بخوانید، احتمالا قابل فهم و درست به نظر میرسد اما تنها زمانی میتوان با اطمینان گفت که ترجمه کتاب خوب است که به زبان مقصد مسلط باشیم و مطمئن شویم که ترجمه، منظور نویسندهی اصلی را به درستی انتقال میدهد یا خیر.
زبان بسیار پیچیده است و از همه مهمتر این است که طرز بیان با توجه به موقعیت جغرافیایی و فرهنگ کشورها متفاوت است و همین امر ترجمه را بسیار سختتر میکند. زیرا بسیاری از اصطلاحات یا مفاهیم فرهنگی در کشوری وجود دارد که در کشور ما نیست. آیا مترجم باید این مفاهیم را ترجمه کند یا متن را با فرهنگ ایران تطبیق دهد؟ آیا مترجم میتواند چیزی به متن اصلی اضافه یا از آن کم کند؟ اینها تنها بخش کوچکی از سوالاتی هستند که مترجم با آن روبرو میشود که بسیار حساس و خطرناک هم هستند.
واقعیت این است که اگر زبان مبدا را نمیدانیم، چارهای جز خواندن ترجمه نداریم و برای لذت بردن از ادبیات جهان باید به ترجمه روی بیاوریم. اما کدام ترجمه بهتر است و با توجه به چه معیارهایی باید ترجمه را انتخاب کرد؟ با ما همراه باشید تا در ادامه بیشتر به این سوالات بپردازیم.
ترجمه یا متن اصلی؛ کدام بهتر است؟
بسیاری بر این باورند که ترجمه هرگز مانند متن اصلی نخواهد بود و همیشه با اشکالات و تقضهایی همراه است. در حقیقت چنین ادعایی تا حدودی درست است اما باید در نظر داشت که ترجمه یک عمل تفسیری و خلاقانه است. مترجمان اثر اصلی را میخوانند و سعی میکنند بفهمند که چه کار میتوانند بکنند، کدام عناصر متن را حفظ و و کدام بخش را قربانی کنند.
منتقدان اغلب درباره «از دست دادن» در ترجمه صحبت میکنند، آنها فکر میکنند با ترجمه بخشی از کتاب از بین میرود و هیچگاه به زبان دیگر منتقل نمیشود. اما در بسیاری از مواقع با توجه به مهارت مترجم، ترجمه ممکن است حتی غنیتر از متن اصلی باشد. شاید جالب است بدانید، گارسیا مارکز اغلب میگفت ترجمه «صد سال تنهایی» بهتر از نسخه اصلی آن است. شاید ادعای او بر این اساس باشد که ترجمهی کتاب دقیقتر از نسخه اصلی آن است. اما طبیعتا این مسئله درباره همهی آثار صدق نمیکند.
ویژگیهای یک ترجمه خوب
به راحتی میتوان یک ترجمه خوب را از یک ترجمه ضعیف تشخیص داد. یک ترجمه خوب خوانا و روان است، به درستی از دستورهای زبانی استفاده کرده و مخاطبین خود را در نظر گرفته است. در مقابل، یک ترجمه ضعیف احتمالا با اشتباهات دستوری همراه است، شامل جملاتی است که معنای آن گم شده و فهم آن برای خواننده بسیار سخت است.
اما راز موفقیت در ترجمه چیست؟ چه چیزی باعث میشود تا یک ترجمه خوب باشد؟ آیا میتوان معیارهایی برای ترجمه درنظر گرفت؟ آیا همهی افراد این معیارها را قبول دارند و اجماع جهانی وجود دارد؟ بدیهی است که معیارها از کشوری به کشور دیگر متفاوت هستند و عوامل فرهنگی نقش بسیار پررنگی در آن دارند. با این حال، عناصر کلیدی خاصی وجود دارد که اکثر مردم در مورد آن توافق دارند. برخی از این ویژگیها در ادامه آورده شده است:
مهارت مترجم
وقتی صحبت از ترجمه خوب میشود، احتمالا اولین چیزی که به ذهن شما میرسد، مهارت و تجربه مترجم است. معمولا افرادی که اهل کتاب هستند، در هر زبان مترجم خاصی را مدنظر دارند وترجیحا ترجمه آنها را میخوانند.
اما یک مترجم خوب چه مهارتهایی باید داشته باشد؟ به صورت کلی میتوان مهارتهای مورد نیاز را به دو دسته تقسیم کرد: مهارت ترجمه و مهارت نویسندگی. صرفا اینکه مترجم بتواند کلمات و جملات را ترجمه کند، کافی نیست. مترجم باید نویسنده ماهری باشد تا اثری زیبا و روان خلق کند. یکی از بهترین مثالها، اشعاری است که شاملو ترجمه کرده است. بعضی از آنها به قدری روان و زیبا نوشته شدهاند، انگار که خودش آنها را سروده و خلق کرده است.
متن روان و خوانا
یک ترجمه خوب باید به صورتی نوشته شود که خوانا باشد. بگذارید دقیقتر به آن بپردازیم. بخشی از روان بودن متن به انتقال لحن و سبک نویسنده اصلی و انتخاب کلمات بستگی دارد. نکته مهم در این بخش این است که این موارد باید در تمام متن حفظ بمانند. برای مثال اگر در جایی از کتاب، از لحن و سبک خنثی استفاده میکنید، باید تا آخر کتاب همین سبک را حفظ کنید، مگر اینکه تغییر سبک در کتاب اصلی هم وجود داشته باشد.
بخش دیگری از آن، به مختصر بودن بستگی دارد. یعنی در مواقعی که لازم است، مترجم باید کلمات غیرضروری را حذف کند. البته بسیار مهم است که این حذف یا اضافه محتوای اصلی را تغییر ندهد و تا حدی که سرعت و ریتم داستان را بهتر کند، کافی است.
درک مخاطب و خواننده
ترجمه رمان و اثر ادبی بسیار متفاوت از ترجمه سایر آثار است. با توجه به سبک کتاب و خوانندگانی که قرار است آن اثر را بخوانند، معیارهای ترجمه خوب نیز متفاوت میشود. برای مثال برای ترجمه یک رمان، مترجم تمام سعی خود را میکند تا به متن اصلی وفادار بماند. درحالی که درترجمه یک متن تبلیغاتی، مترجم میتواند در آن تغییرات زیادی ایجاد کند تا به نتیجه دلخواهش برسد. هر کدام از این ترجمهها را میتوان ترجمهای موفق در نظر گرفت، با اینکه رویکردهای بسیار متفاوتی نسبت به هم دارند.
یکی دیگر از مواردی که مترجم باید در نظر داشته باشد، فرهنگ کشور مبدا و مقصد است. همانطوری که قبلا هم گفتیم ممکن است در کشوری مفاهیم و اصطلاحاتی وجود داشته باشد که در کشور دیگر وجود ندارد و باید به صورت صحیح ترجمه شوند یا در پاورقی توضیح داده شوند. در نتیجه بسیار مهم است که مترجم از هر دو فرهنگ اطلاع داشته باشد.
البته باید در نظر داشت که همیشه نمیتوان مفاهیم را از فرهنگی به فرهنگ دیگر ترجمه کرد. در چنین شرایطی، مترجم باید آن ایده یا مفهوم را با توجه به فرهنگ هدف بازآفرینی کند. گاهی اوقات هم لازم است تغییرات اساسی در محتوای اصلی ایجاد شود تا پیام به درستی منتقل شود. مهم نیست که چگونه این مفاهیم را بازآفرینی میکنید یا چه تغییراتی در آن ایجاد میکنید، همین که منظور و متن اصلی را منتقل کنید، کافی است.
ترجمه نامرئی
یک ترجمه خوب باید به گونهای نوشته شود که خواننده اصلا حس نکند در حال خواندن یک ترجمه است. به عبارتی، ترجمه باید غیرقابل مشاهده باشد. مترجم باید کاملا با محتوا، سبک و لحن نویسنده هماهنگ باشد و به زیبایی تمام آن را به زبان مقصد منتقل یا در حد امکان آن را منعکس کند.
ترجمه لازم است به قدری خوانا و روان باشد که انگار به زبان مقصد نوشته شده است و تا جایی که ممکن است نباید اطلاعاتی به محتوای اصلی اضافه شود یا سبک، لحن و معنای اصلی تغییر کند. یک ترجمه عالی باعث میشود فراموش کنید آنچه میخوانید در واقع به زبانی غیر از زبان خودتان است و انگار یک ایرانی آن را نوشته است!
محتوای واضح
یک ترجمه خوب باید حتی برای کسی که با متن اصلی آشنا نیست، قابل درک باشد. کلمات، ساختارهای دستوری و علائم نگارشی باید به گونهای انتخاب شود که به انتقال معنای محتوا و سبک نویسنده کمک کند.
البته ساختار و کیفیت متن اصلی بر کیفیت ترجمه هم تأثیر میگذارد. وقتی متن اصلی به زبانی واضح و مختصر نوشته شده، جای کمتری برای تفسیر نادرست وجود دارد و کار مترجم راحتتر است. در نتیجه کتابهایی که مفاهیم و ساختار سادهتری دارند، احتمال اینکه ترجمه اشتباهی داشته باشد کمتر است. اما اگر کتاب بسیار پیچیده و سختی مدنظر شماست، پروسه انتخاب ترجمه حیاتیتر میشود و باید با دقت بیشتری انجام شود.
دقیق و به دور از اشتباه
یک ترجمه باید دقیق و خالی از هرگونه اشتباه باشد؛ از اشتباهات تاریخی یا فرهنگی گرفته تا اشتباهات دستوری و املایی. یکی از مسائلی که ممکن است مترجمان را به اشتباه بکشاند، اصطلاحات و ضربالمثلهاست. در اغلب موارد، ترجمه مستقیم چنین عباراتی منظور را نمیرساند و مترجم باید معادل آن را در زبان مقصد بیابد. برای مثال جمله “Don’t cry over spilled milk” را میتوان به شکل “برای شیر ریخته شده، گریه نکن” درصورتی که معادل آن در فارسی میشود: “آب ریخته شده، جمع شدنی نیست.”
توجه به زبان مقصد
یک ترجمه خوب تا حد امکان از به کار بردن کلمات خارجی و زبان مبدا خودداری میکند و تنها از کلمات زبان مقصد استفاده میکند. به عبارت دیگر، یک ترجمه خوب باید برای هر کسی که به زبان مقصد صحبت میکند، خواندنی و لذت بخش باشد. انتخاب کلمه، ساختار جمله و نقطهگذاری باید ساده باشد و تفاوت زبانی نباید مانع انتقال مفهوم اصلی شود.
وفادار به متن اصلی
یک ترجمه خوب بر اساس متن اصلی نوشته میشود. به عبارت دیگر، مترجم نباید چیزی را بدون اینکه بداند از کجا آمده است، ترجمه کند. با اینکه مترجم در جاهایی مجبور است ساختار کلمات را تغییر دهد تا متن بهتر شود اما این کار نباید مفهوم متن اصلی را به کلی عوض کند.
نگاه تاریخی به متن اصلی
یک ترجمه خوب بر اساس تحقیقات علمی انجام شود. نکته مهم این است که ترجمه فقط یک بازخوانی از متن اصلی نیست، بلکه به تنهایی یک اثر ادبی مستقل است. ترجمه خوب باید تا حد امکان دقیق باشد. هر چه ترجمه دقیقتر باشد، مفیدتر و تاثیرگذارتر به نظر میرسد و برای خوانندگان جذابتر خواهد بود. در نتیجه نیاز است تا مترجم در مورد زبان و فرهنگ مقصد و مبدا اطلاعات کافی داشته باشد و در عین حفظ یکپارچگی متن، تغییرات لازم را اعمال کند.
تاثیر مترجم
یکی از موارد بحث برانگیز در ترجمه، تاثیر مترجم است. بسیاری از افراد بر این باورند، صرف نظر از اینکه یک ترجمه چقدر خوب نوشته شده، هرگز به خوبی متن اصلی نخواهد بود. زیرا مترجم درحقیقت نویسندهای جدید با افکار و باورهای خاص خودش است که داستان را دوباره نوشته و اغلب غیرممکن است که بدانیم هنگام نوشتن آن چه نوع شخصیت یا موضوعاتی در ذهن داشته است. برای مقابله با این خطر، مترجم باید همیشه آگاه باشد تا به افکار و نظرات نویسنده اصلی وفادار بماند و نظرات شخصی خود را وارد متن نکند یا به دلخواه بخشهایی را حذف یا اضافه نکند که باعث تحریف مفهوم اصلی شود.
اشتباه یا انتخاب
هنگام ارزیابی کیفیت ترجمه، توصیه میشود بین اشتباهات و انتخابهای ترجیحی مترجم تفاوت قائل شوید. مترجمان معمولا با توجه به خوانندگان، متن کتاب و ساختارهای آن، تصمیمات آگاهانهای می گیرند تا راحتتر مفهوم را انتقال دهند. هر کدام از مترجمان در انتخاب کلمات یا عبارات ترجیحات متفاوتی دارند. بنابراین، یکسری از عناصری که در متن دیده میشود ممکن است نشاندهنده اشتباه نباشند و از عمد به متن اضافه شدهاند.
زبان معاصر
زبان زنده است و هرگز دست از تغییر نمیکشند. دستور، واژگان، املای کلمات و هر جنبهی دیگری از زبان همیشه در حال تغییر است. بنابراین، یک مترجم خوب در تلاش است تا خود را بروز نگه دارد و از تغییرات زبانی آگاه باشد. زیرا تنها به این شکل میتواند مطمئن شود که هنگام ترجمهی هر متنی از کلمات و عبارات مناسب استفاده میکند.
این مسئله همچنین به مخاطبین و موضوع کتاب نیز بستگی دارد. برای مثال اگر خوانندگان کتاب اغلب در رنج سنی نوجوان هستند، مترجم باید واژگان معاصری که نوجوانان از آن استفاده میکنند را بشناسد و به درستی از آن استفاده کند.
در حالی که قضاوت در مورد کیفیت ترجمه همیشه آسان نیست، موارد بالا مجموعه خوبی از معیارها برای ارزیابی ارائه میدهند تا متوجه شویم که آیا ترجمه کتاب موردنظر، استانداردهای حداقلی را برآورده میکند یا خیر.
چگونه بهترین ترجمه یک اثر را پیدا کنیم؟
در بالا سعی کردیم به شما برخی از ویژگیهای یک ترجمه خوب را معرفی کنیم اما یافتن این ویژگیها در یک اثر و مقایسه کردن آن با ترجمههای دیگر کاری بسیار وقتگیر یا شاید بتوان گفت کمی تخصصی است. از طرفی، ممکن است نسخه چاپی کتاب را دردسترس نداشته باشد و قصد داشته باشید که آن را به صورت آنلاین بخرید.
در چنین شرایطی توصیه میشود با کمی جستجو در اینترنت، نظرات دیگران را درباره ترجمهها بخوانید. معمولا در فروشگاههای آنلاین کتاب و در بخش نظرات، خوانندگانی که ترجمههای مختلف را بررسی کردهاند، نظرات خود را مینویسند. یکی از بهترین روشهای یافتن بهترین ترجمه، خواندن همین نظرات یا مقالات منتشر شده در اینترنت است.
یکی دیگر از روشهای کاربردی برای یافتن بهترین ترجمه، خرید کتاب از انتشارات معتبر است. انتشاراتی که معروف هستند، معمولا در ترجمه دقت زیادی میکنند تا بهترین کتاب را منتشر کنند.
سخن آخر
در حال حاضر ابزارهای بسیار زیادی برای ترجمه وجود دارد اما واقعیت این است که این فناوریها هنوز نتوانستند جای انسان را بگیرند. ابزارهای ترجمه خیلی سریعتر از انسان عمل میکنند اما در انتقال دقیق و درست متن ضعف دارند. مهارت و نکات ظریفی که مترجمان انسانی به متن اضافه میکنند هیچگاه با ابزارهای کامپیوتری قابل مقایسه نیست. بیشک هر ترجمهای که توسط انسان انجام شود بهتر از ترجمه کامپیوتری است. اما در بین ترجمههای انسانی نیز تفاوتهای زیادی وجود دارد که انتخاب را بسیار سخت میکند.
در نتیجه در این مقاله سعی داشتیم تا معیارهایی به شما معرفی کنیم تا بتوانید بهترین ترجمه را انتخاب کنید. برخی از این معیارها عبارتند از واضح و دقیق بودن متن، وفادار بودن به متن اصلی و قابل درک بودن برای خوانندگان. مترجم باید به یکپارچگی متن اصلی احترام بگذارد، تا حد امکان آن را تغییر ندهد، با در نظر گرفتن مخاطب هدف و به شکل یک اثر مستقل نوشته شود و فقط به ترجمه مستقیم متن اکتفا نکند.