رادیو نشانک

تو کى هستى؟ | داستان کوتاه صوتی نشانک

نشانگر فلزی استیل

تو کى هستى؟

صفحه‌ى ۶۵ با تعجب به تکه چوبِ خوش نقش و نگارى که میان صفحات ۶۵ و ۶۶ جا خوش کرده بود نگاه کرد و سوالش را پرسید.

تکه چوب لبخندى آرام تحویلش داد و با صداى آرامى که خوابِ صفحه‌ى ۶۶ را به هم نزند گفت: نشانک …

صفحه‌ى ۶۵ هم صدایش را کمى پایین آورد و گفت: چرا اینجایى؟

نشانک گفت: براى اینکه تو و صفحات دیگر در امان باشید. در فروشگاه که بودم، آقاى میم، همان که ما را خریده است به فروشنده گفت: باید به کتاب‌ها احترام گذاشت، چطور مى‌شود صفحه‌اى را تا نزد و هر چیز دمِ دستى را میانشان نگذاشت؟

همین شد که فروشنده من را نشانش داد و حالا اینجا هستم تا شما در امان باشید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *