شما آدم پر شر و شوری هستید و تا امروز عاشق نشدهاید؟ بسیار خب، کتاب «یک عاشقانه آرام» یک عاشقانه نادر است که مخصوص شماست!
دقیقا مناسب شماست که چیز زیادی درباره آدمهای عاشقپیشه نمیدانید و اعتقادتان این است که این جهان، جهان سیاست و بینش و پیشبینی و هوشیاری و حواسجمعیست و آدمی نباید وقتش را بابت ماجراهای رمانتیک و احساسات گرایانه تلف کند!
درباره کتاب نادر ابراهیمی
شاید گیلهمرد هم همینطور فکر میکرد؛ منظور، شخصیت اول کتاب است که مردی فعال در ماجراهای سیاسی و اجتماعی است و از قضا عاشق میشود و این عشق را قدم قدم جلو میبرد و تا جایی از مسیر همراهتان میکند که ممکن است چشم باز کنید و ببینید بعضی از جملات قصار کتاب را که اساسا سبک نگارشی ابراهیمی است، از بر شدهاید.
کنجکاو شدهاید بدانید منظور ما چگونه جملاتی است؟ چند مورد از آنها را با هم میخوانیم:
«عاشق زمزمه می کند فریاد نمی کشد».
«درگذشته به دنبال آن لحظه های ناب گشتن، آشکارا به معنای آن است که آن لحظه ها، اینک، وجود ندارند».
«تو در کوچه ها انسان خواهی شد نه در لابلای کتاب ها.»
«هیچ چیز مثل خود استبداد، استبداد را رسوا نمیکند.»
«هیچ وقت همه چیز درست نمیشود؛ چون توقعات ما بیشتر میشود.»
«برویم بی آنکه به رسیدن بیندیشیم، هیج قلهای آخرین قله نیست.»
«مگر قرار ما این نبود که عشق را خاطره نکنیم؟»
«عاشق کم است، سخن عاشقانه فروان، روزگاریست که دیگر کلام عاشقانه دلیل عشق نیست».
«هر جریانی به زمانی محتاج است الا عشق.»
«واقعیت عشق در بقای آن است، عشق یک کالای مصرفی است نه پس اندازکردنی.»
«راه حل هر مشکل را زمانی بیابیم که آن مشکل واقعا رخ کرده باشد.»
«صبح زود برخاستن، طعم تمام روز را عوض میکند.»
«من پیوسته میاندیشم که کدام راه، کدام مکتب، کدام اقدام در فروریختن این بنا میتواند تاثیر بیشتری داشته باشد.»
«هرگز به خاطر مردمی که به مهرورزی از ایشان عادت کردهای زندگی نخواهی کرد.»
عسل، دختر زیبای ترک، چنان دل گیله مرد را برده بود که تبعید و ناملایمات روزگار هم نتوانست عشق را از روزگارشان بزداید.
البته یک نکته مهم را فراموش نکنید؛ برای لذت بردن از این کتاب، باید تا حدی اهل مزه مزه کردن کلمات و صبوری کردن روی صندلی مطالعه باشید.
اگر از این آدمهایی هستید که دوست دارند در مترو و اتوبوس مطالعه کنند تا صرفا طولانی بودن مسیر آزارشان ندهد، شاید این کتاب انتخاب خوبی برای شما نباشد، اما اگر اهل این هستید که یک لیوان چای دبش تازه دم برای خودتان بریزید و بعد بیایید توی ایوان و به پشتی مخمل قرمز تکیه بدهید و دلتان را به بوی کاغذی کتاب گره بزنید، این کتاب قطعاً دوست خوب شما خواهد شد.
اصلاً نادر ابراهیمی کیست؟
یک نویسنده که بیشتر برای کودکان پژوهش و ترجمه میکرد و شاید فلسفهی این نگاه پاک و کمیاب او به عشق هم همین پرواز دادن دل و روحش در آسمان معصومانه کودکان بوده باشد. سبک نوشتاری نادر ابراهیمی کاملا مخصوص به خود اوست و حتی ممکن است عدهای او را به اغراق در وجوه رمانتیک نوشته یا در هم آمیختن مرز نثر داستانی و شعرگون متهم کنند.
اما باید پذیرفت که او صاحب نگرش منحصر به فرد خود در ادبیات شده بود و به اعتبار طرفدارانی که به دست آورده بود و هنوز هم حفظشان کرده، مسیر را درست رفته بود.
نقد کتاب عاشقانه آرام
شاید این نقد که میگوید کتاب «یک عاشقانه آرام» داستان نیست و مجموعهای از توصیفات زیبا در باب عشق و زندگی و اجتماع و سیاست است، پر بیراه نباشد اما اگر هدف غایی ما لذت بردن از کتاب خواندن باشد، با این کتاب به آن دست پیدا میکنیم و اصلا گذشته از همه اینها، نادر ابراهیمی در ادبیات معاصر ایران، آنقدری معروف و مهم هست که بی اطلاع بودن از مضمون نوشتههای او به وجهه فرهنگی ما آسیب بزند، پس بخوانیم!