داستان های نشانکی

عشق و دیگر هیچ

بوک مارک عشق - بوک مارک نشانک

یکی بود، یکی نبود.

من بودم و تو بودی و عشق…

عشق بود و راهی دراز، به اندازه ی تمام راه های نرفته ی دنیا. 

نگاه بود و شرم و قصه هایی که مدام به هم می بافتم تا تو بیشتر بمانی.

گاهی خودم هم نمی فهمیدم چه می گویم و تو می فهمیدی.

می فهمیدی و لبخند می زدی و می ماندی.

عشق کتاب

 

یادم نیست آخرین قصه ای که برایت گفتم، چه بود! 

اما تو ماندی.

ماندی و چوب الف عشق را گذاشتی میان همان قصه….

 

یکی بود، یکی که هنوز هم هست 🙂

 

به کتاب هایمان احترام بگذاریم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *